Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/seohack/domains/seo-hacker.ir/public_html/language/fa-IR/fa-IR.localise.php on line 115

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /home/seohack/domains/seo-hacker.ir/public_html/language/fa-IR/fa-IR.localise.php on line 115
صفحه اصلی - سئو هکر
استفاده-از-عبارات-کلیدی-طولانی-و-کم-رقابت-در-سئو
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

عبارات کلیدی طولانی در این مقاله ، اشاره به کلیدواژه های بیشتر از 3 سیلاب دارد. خیلی از افراد قدرت و ارزش عبارات کلیدی طولانی را نادیده می گیرند و یا حتی فکر می کنند تمرکز روی آنها اشتباه است. اما با آپسئو همراه باشید تا با دنیای با ارزش کلمات کلیدی طولانی آشنا شوید.

عبارات کلیدی طولانی به دو دسته تقسیم می شوند ، دسته اول سئو راحتی دارند ولی دسته دوم گاهی به سختی کلیدواژه های پر رقابت کوتاه هستند. پس به صرف طولانی بودن کلیدواژه نباید رتبه بندی آن را ساده تصور کرد.

عبارات کلیدی طولانی چیست؟

عبارات کلیدی طولانی ، کلیدواژه های چند سیلابی هستند که ترافیک کم اما نرخ تبدیل بالاتری در فروش دارند. ویژگی این نوع کلیدواژه فوق باعث شده در زمان کوتاه تر و ساده تر ، به رتبه بالا در نتایج گوگل برسد. اما آیا همه عبارات کلیدی طولانی ساده هستند و رتبه میگیرند؟

خیر. عبارات کلیدی طولانی وابستگی زیادی به تعداد جستجو و رقابتی شدن دارند ، یعنی ممکن است ، کلیدواژه چند سیلابی به ظاهر ساده اما دارای سختی زیادی باشد. چراکه به دلیل مورد توجه قرار گرفتن توسط بسیاری سایت رقیب دیگر به عبارات کلیدی طولانی سخت تبدیل شده باشد.

همانطور که گفته شد نرخ تبدیل کلمات کلیدی طولانی بالاست؛ در واقع یکی از ویژگی های عبارات کلیدی طولانی این است که فرد جستجو کننده به خواسته خود نزدیک تر شده و یا دقیقا میداند که چیزی را انتخاب کند، پس احتمال فروش در این نوع کلمات بالاست.

چگونه کلمات کلیدی طولانی را پیدا کنیم؟

برای انتخاب کلمات کلیدی طولانی می توانید ابتدا به پرسش های کاربران بپردازید و با ترکیب کلمات اصلی پررقابت با کلمات دیگر یک کلمه چند سیلابی درست کنید. اما مشکلی که اینجا وجود دارد احتمال دارد کلیدواژه ساخته شده توسط شما ترافیک بسیار کمی داشته باشد. اما اگر بیشتر کنجکاوی کنید حتما به کلیدواژه های طولانی ولی با ترافیک بیشتر دست پیدا می کنید.

راه دیگر پیدا کردن این نوع کلمات استفاده از Google Autosuggest است. بله روزانه چندین بار از جستجوی گوگل استفاده می کنید و این ویژگی نیز در آن گنجانده شده است.

ما در آپسئو ابزاری به همین منظور داریم که پیشنهاد می کنیم از آن استفاده کنید. این ابزار که با نام پیشنهاد کلمات کلیدی توسط گوگل شناخته می شود به سادگی کلیدواژه ها را پیشنهاد می دهد.

از ابزار ساخت کلیدواژه چند سیلابی آپسئو استفاده کنید.

یکی دیگر از ابزارهای رایگان سئو که در اختیار شما قرار گرفته، ابزار جستجوی کلیدواژه های طولانی می باشد. این ابزار هوشمند تنها با چند کلید توانایی پیشنهاد کلمه کلیدی طولانی را دارد.

چرا باید عبارات کلیدی طولانی را در استراتژی سئو به کار بگیریم؟

اولین دلیل برای استفاده از کلمات کلیدی طولانی ، کم رقابت بودن آن است. یعنی در ابتدای راه اندازی وب سایت خود امکان دریافت ترافیک از این کلمات دارید.

دلیل بعدی برای استفاده از عبارات کلیدی طولانی ، هزینه پایین در رتبه بندی این نوع کلمات است. در واقع شاید شما بابت این کلمه هیچ هزینه ای پرداخت نکنید.

تعداد کلیدواژه ای طولانی و یا چند سیلابی زیاد است و در واقع شما انتخاب های زیادی دارید.

استفاده از عبارات کلیدی طولانی به چه سایتهایی پیشنهاد می شود؟

از آنجا که عبارات کلیدی طولانی تر کاربرانی با هدف مشخصی دارند و در عین حال رقابت بر سر آنها کمتر است؛ اگر شما به تازگی وب سایتی ایجاد کرده اید و به فکر تعیین استراتژی های سئو آن هستید من به شما پیشنهاد می کنم که بر روی عبارات کلیدی طولانی تر تمرکز کنید.

کلیدواژه های طولانی را چطور پیدا کنیم؟

روش های مختلفی برای پیدا کردن کلیدواژه های طولانی وجود دارد، یکی از روش ها استفاده از ابزارهای رایگان سئو است.

5/5 - (1 امتیاز)

بخش-بندی-بازار-چیست-و-انواع-بخش-بندی-بازار
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

از جمله فعالیت هایی که در آغاز هر کسب و کاری باید انجام شود، و هر کسب و کاری باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد، بخش بندی بازار یا Market Segmentation است. تقسیم بندی بازار سبب می شود استراتژی بازاریابی کسب و کارتان را آگاهانه و با توجه به خصوصیت مشتریان تان انتخاب کنید.

بخش بندی بازار به چه معناست؟

بخش بندی بازار (Market Segmentation) فرایند تقسیم یک بازار بزرگ به بخش های کوچک گوناگون، که دارای ویژگی های مشابه یا مرتبطی هستند، است.

 بخش بندی بازار بخش بندی بازار یک مفهوم بازاریابی است که کل بازار را به زیرمجموعه های کوچکتر متشکل از مصرف کنندگانی با سلایق، تقاضا، و ترجیحات مشابه، تقسیم می کند. یک بخش بازار یک واحد کوچک درون بازار بزرگی است که متشکل از افراد مشابه می باشد. یک بخش بازار کاملا از بخش های دیگر بازار متفاوت است. یک بخش بازار شامل افرادی می شود که مانند یکدیگر فکر می کنند و دارای علایق مشترک می باشند. افرادی که در بخشی مشترک از بازار هستند به شیوه ای مشابه به نوسانات بازار پاسخ می دهند. انواع بخش بندی بازار

معیارهای گوناگونی برای بخش بندی بازار وجود دارند که از آن میان می توان به معیارهای سنتی مثل بخش بندی بر اساس ویژگی های دموگرافیک و جغرافیایی مخاطبان و یا عوامل مدرن مثل معیارهای رفتاری و روانشناختی افراد اشاره کرد.

البته باید توجه داشت که می توان از متغیرهای فراوان دیگری نیز در بخش بندی بازار استفاده کرد که در ادامه به آنها نیز اشاره خواهیم کرد :

بخش بندی براساس ویژگی های دموگرافیک (Demographic Segmentation)

متغیرهای دموگرافیک مثل سن، شغل، سطح تحصیلات، جنسیت و میزان درآمد از متغیرهای پرکاربرد در تقسیم بندی بازار هستند.

اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های دموگرافیک

جنسیت

بازاریابان بازار را براساس جنسیت مخاطبان به بخش های کوچکتر تقسیم می کنند. مردان و زنان علایق و ترجیحات متفاوتی دارند و در نتیجه نیاز به بخش بندی بازار بر اساس جنسیت در برخی از بازارها وجود دارد.

خانم ها محصولی که مخصوص آقایان طراحی شده، خریداری نمی کنند و همینطور برعکس.

بخش بندی بازار بر اساس جنسیت در بسیاری از صنایع  مانند لوازم آرایشی، کفش، صنایع جواهرات و پوشاک مهم می باشد.

گروه سنی

تقسیم مخاطبان هدف براساس گروه سنی یکی دیگر از راه های بخش بندی بازار می باشد. مسلما محصولات و استراتژی های بازاریابی برای نوجوانان متفاوت از کودکان می باشد.اگر بخواهیم نمونه ای از نیازهای عمده در گروه های سنی مختلف را مرور کنیم :گروه سنی زیر 10 سال : اسباب بازی، پوشک، غذای کودک،کالسکه بچهگروه سنی  10 تا 20 سال : اسباب بازی، پوشاک، کتاب، کیف مدرسهگروه سنی 20 سال و بالاتر : لوازم آرایشی و بهداشتی، محصولات ضدپیری، مجلات، پوشاک و غیره

درآمد

بازاریابان مصرف کنندگان را براساس میزان درآمدشان به بخش های کوچک تقسیم می کنند. افراد باتوجه به درآمد ماهیانه شان در بخش های مختلفی دسته بندی می شوند.نمونه ای از دسته بندی بر اساس درآمد عبارت است از :

گروه با درآمد بالا گروه با درآمد متوسط گروه با درآمد پایین

فروشگاه هایی که به گروه های با درآمد بالاتر می پردازند، طیف وسیعی از محصولات و استراتژی ها را در مقایسه با فروشگاه هایی که گروه های کم درآمد را هدف قرار می دهند، دارا هستند.

وضعیت تاهل

تقسیم بندی بازار می تواند بر اساس وضعیت تاهل افراد نیز باشد. به عنوان مثال آژانس های مسافرتی پکیج های تعطیلات و تورهای مسافرتی متفاوتی را برای افراد مجرد و زوج های متاهل در نظر می گیرند.

البته شکل دقیق تر این معیار وضعیت فرد در خانواده (Family Life-cycle) است که وضعیت دقیق تری از افراد را شرح می دهد به عنوان مثال : جوان مجرد، جوان متاهل بدون فرزند، جوان متاهل که کوچکترین فرزندش زیر 6 سال دارد، جوان متاهل که کوچکترین فرزندش بیش از 6 سال دارد، فرد مسن متاهل با فرزند، فرد مسن متاهل که هیچ یک از فرزندانش زیر 18 سال نیست، فرد مسن مجرد و …

شغل

درمقایسه با دانش آموزان مدارس و یا دانشجویان، کارکنان اداری نیازهای متفاوت تری دارند. برخی از مواقع حتی نوع شغل افراد در علایق، نیازها و انتخاب های آنان موثر است. سبک زندگی و در نتیجه رفتار خرید یک فرهنگی با یک تاجر می تواند کاملا متفاوت باشد.

اندازه سازمان

بخش بندی بازار در بازارهای B2B (منظور کسب وکارهایی است که مشتری آنها یک کسب وکار دیگر است) بر اساس عوامل دیگری مثل اندازه سازمان صورت می گیرد. به عنوان مثال یک شرکت که در حوزه طراحی و پیاده سازی سیستم های سازمانی فعالیت می کند می تواند به سازمان های بزرگ، کوچک یا بسیار کوچک خدمات ارائه کند و باید توجه داشته باشد که نیازها یا رفتارهای هر یک از این سازمان ها می تواند کاملا متفاوت باشد.

نوع تجارت

تقسیم بندی بازار بر پایه نوع تجارت یعنی بخش بندی بر اساس اینکه مشتری شما یک عمده فروش، یک خرده فروش یا یک صادرکننده است. این نوع از سگمنتیشن نیز در کسب وکارهای B2B بسیار پرکاربرد است.

نوع خدمات

تقسیم بندی مشتریان سازمانی بر اساس نوع خدمتی که ارائه می دهند، امکان پذیر خواهد بود. به عنوان مثال می توان به تقسیم خدمات به تخصصی و غیرتخصصی اشاره کرد.

بخش بندی براساس ویژگی های روانشناختی(Psychographic Segmentation)

اساس تقسیم بندی بازار در این روش سبک زندگی افراد می باشد. نگرش، علایق، و ارزش مورد نظر افراد به بازاریابان کمک می کند تا آنها را به گروه های کوچکتری تقسیم کنند. Rogers بر مبنای اینکه مصرف کنندگان چگونه محصولات جدید را قبول می کنند، بازار را به پنج گروه تقسیم می کند که با نام چرخه عمر پذیرش فناوری نیز شناخته می شود.

اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های روانشناختی

نوآوران (Innovators)

این دسته از مصرف کنندگان مشتاق امتحان ایده های جدید هستند. نوآوران جسارت بالایی دارند و تجربه گاها بد محصولات جدید را تقبل می کنند.

پذیرندگان آغازین (Early Adopters)

پذیرندگان آغازین افراد تاثیرگذاری هستند که عموما چیزهای جدید را امتحان می کنند.

اکثریت پیشگام (Early Majority)

این گروه از افراد قبل از امتحان محصولات جدید همه جوانب را می سنجند. هرچند که اعضای این بخش از بازار در پذیرفته شدن یک نوآوری در بازار نقش مهمی دارند، ولی به ندرت به عنوان رهبران بازار شناخته می شوند.

اکثریت پیرو (Late Majority)

این بخش از مشتریان افراد محتاطی هستند که ایده های جدید را بعد از آنکه در میان عموم مردم مقبولیت  پیدا کردند، استفاده می کنند.

دیرپذیرندگان (Laggards)

دیرپذیرندگان به گذشته تمایل دارند. این دسته از افراد عموما نسبت به تغییر بدبین هستند و معمولا زمانی که یک محصول جدید را می پذیرند، آن محصول با یک محصول جدید جایگزین شده است.

در بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های روانشناختی باید به این موضوع توجه داشت که رفتار خرید و شخصیت مصرف کننده بیش از اندازه ساده سازی شده است. عوامل بسیاری بر رفتار مصرف کننده تاثیر می گذارد و به عنوان مثال ممکن است یک شخص در مورد یک محصول جزو پذیرندگان آغازین و در مورد یک محصول دیگر، در گروه دیرپذیرندگان قرار بگیرد.

بخش بندی براساس ویژگی های رفتاری (Behavioristic Segmentation)

در این روش بخش بندی مشتریان، افراد بر اساس دانش، نگرش و چگونگی استفاده از محصول و یا ویژگی های مختلف آن تقسیم بندی می شوند. هر یک از متغیرهایی که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد، در این شیوه قابل استفاده هستند .

اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های رفتاری

مناسبت خرید (Purchase Occasion)

رفتار خریداران با توجه به اینکه چه زمانی از یک محصول یا خدمت استفاده می کنند می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال کسانی که با هواپیما مسافرت می کنند ممکن است برای سفر کاری و یا تعطیلات از این خدمات استفاده کنند، در هر یک از این دو حالت رفتار، تجربه و سطح انتظارات مشتریان کاملا با یکدیگر متفاوت است.

مزایای مطلوب (Benefits Sought)

اینکه افراد در استفاده از یک محصول یا خدمت، در جستجوی چه مزایایی هستند، می تواند به عنوان مبنایی برای بخش بندی مشتریان مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال کیفیت بالا، قیمت پایین، مزه خوب، سرعت و جذابیت ظاهری نمونه هایی از مزایای مطلوب مورد توجه مشتریان هستند.

وضعیت کاربر (User Status)

مشتریان بالقوه را می توان به کاربرانی که به شکل منظم از محصول یا خدمت استفاده می کنند (که با نام مشتریان وفادار نیز شناخته می شوند)، کاربرانی که به شکل گاه به گاه از محصول یا خدمت استفاده می کنند و کاربرانی که از محصول یا خدمت استفاده نمی کنند، تقسیم کرد. به عنوان مثال بازاریابان می توانند محصولات جدید یا روش استفاده جدید از محصول قدیمی را به یکی از این گروه ها ارائه دهند.

بخش بندی براساس ویژگی های جغرافیایی (Geographic Segmentation)

بخش بندی جغرافیایی به طبقه بندی بازار به مناطق مختلف جغرافیایی اشاره دارد. یک بازاریاب نمی تواند استراتژی های مشابهی را برای افراد ساکن در مناطق مختلف جغرافیایی در نظر بگیرد. مکان جغرافیایی یکی از ساده ترین روش های بخش بندی بازار است. به عنوان مثال خدمات بانکی مورد نیاز افراد ساکن روستا با ساکنین شهرها به ویژه شهرهای بزرگ متفاوت است. حتی در یک شهر بزرگ مثل تهران شعب بانکی که در مناطق شمالی شهر قرار دارند، مشتریان بیشتری را نسبت به سایر شعب جذب می کنند. می توانید مقاله اتوماسیون بازاریابی را مطالعه کنید.

اهمیت بخش بندی بازار – چرا به بخش بندی بازار نیاز داریم؟

وضعی که در آن دو یا چند طرف ( که خریدار و فروشنده نامیده می شوند) در مبادله کالا یا خدمات به ازای دریافت پول، شرکت دارند، بازار نامیده می شود. در بازار، فروشندگان کالاهای خود را به ازای دریافت پول از مصرف کنندگان (خریداران) به فروش می رسانند.

یک بازار نمی تواند استراتژی های مشابهی را برای همه مصرف کنندگان به کار گیرد. به شکل گیری بخش های کوچک که شامل افراد هم فکر در یک بازار وسیع است، بخش بندی بازار گفته می شود.

همه افراد نیازهای مشابهی ندارند. یک مرد و یک زن علایق و تمایلات متنوعی نسبت به محصولات مختلف دارند. یک کودک نیاز یا علاقه ای به آنچه که یک بزرگسال نیازمند آنست، ندارد.

یک محصل احتیاجات متفاوتی نسبت به یک کارمند اداری، دارد. بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا افراد با انتخاب ها و علایق مشابه را در یک سطح (پلتفرم) مشترک گردآوری کنند.

بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا استراتژی های بازاریابی مناسب و طرح های تبلیغاتی مطابق با سلایق بخش مشخصی از بازار را به کار بگیرند. به عنوان مثال یک مدل مرد در تبلیغ محصولات زنانه جایگاهی نخواهد داشت. بازاریابان باید قادر باشند تا محصولات خود را با بخش های هدف بازار مرتبط سازند. بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا نیاز های مخاطبان هدف را درک و براساس آن برنامه های بازاریابی مشخصی را اتخاذ کنند. سازمان ها نیز می توانند رویکرد متمرکزتری در نتیجه تقسیم بندی بازار اتخاذ کنند. بخش بندی بازار دیدی واضح از آنچه که خریداری می شود و آنچه که خریداری نمی شود، به مشتریان ارائه می دهد. به عبارت ساده تر فرآیند بخش بندی یک مسیر طولانی را در تاثیرگذاری بر تصمیم خرید مصرف کنندگان، سپری می کند. بخش بندی بازار به سازمان ها کمک می کند تا محصول مناسب را برای مشتریان مناسب در زمان مناسب ارائه دهند. بخش بندی جغرافیایی نیز مصرف کنندگان را براساس مکان هایشان طبقه بندی می کند. بخش بندی به سازمانها کمک می کند تا مشتریان خود را بهتر بشناسند و آنها را درک کنند. اکنون سازمانها می توانند به مخاطبان گسترده خود دسترسی پیدا کنند و محصولاتشان را به طور موثرتری ترویج دهند؛ این امر به سازمانها کمک می کند تا فعالیت های بازاریابی خود را بر مخاطبان هدف متمرکز کنند و نتایج قابل قبول تری به دست آورند.

به یاد داشته باشید که بخش بندی بازار به عنوان ضرورتی شناخته می شود که در بلند مدت به ارتقا کسب و کار و برند شما کمک خواهد کرد و بی توجهی به آن ممکن است منجر به هدر رفتن بودجه بازاریابی شما شود و رعایت اصول بازاریابی بسیار ضرورت دارد، چرا که ممکن است برنامه های بازاریابی برند با نیاز مخاطبان همخوانی نداشته باشد، و حتی بدتر از آن ممکن است برند بودجه و تلاش خود را برای گروهی که به طور بالقوه مشتری محصول نیستند، صرف کند.

بنابراین توصیه می کنیم که با اتجام بخش بندی بازار فعالیت های بازاریابی خود را هدفمندتر از گذشته، انجام دهید.

آموزش-برندینگ-و-برندسازی-به-زبان-ساده
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

برندسازی از نظر تئوری آسان و جذاب به نظر می رسد، دنیای برندینگ روی کاغذ پر از سرتیترهای جذاب است اما پیاده سازی آنها در عمل آنقدر که انتظار می رود آسان نیست! یا شاید بهتر است بگوییم از مسیر پر پیچ و خم و ماجراجویانه برندینگ، اکثرا مسیر آسان و بی دردسر را انتخاب می کنند.

به همین دلیل در مقابل هر برند شناخته شده در بازار برندهای بسیاری وجود دارند که عینا یک محصول و خدمت را عرضه می کنند اما شناخته شده نیستند و ارزش یکسانی ندارند.

حالا چه طور می توان برندینگ را آموخت و به روش درست آن را پیاده سازی کرد؟ در گام اول لازم است اصول برندینگ را یاد بگیرد اما تنها دانش آکادمیک به شما کمک نمی­کند تا آمادگی و دانش لازم برای ساخت یک برند را داشته باشید، توام با آن لازم است به صورت تجربی فرآیندها و فعالیت های مختلف در برندسازی را انجام دهید تا بتوانید برندی را خلق کنید.

بنابراین بهترین پیشنهاد آن است که آموزش برندینگ و برندسازی را از مجموعه ای بیاموزید که علاوه بر دانش به روز در این حوزه، تجربه و سابقه عملی در اجرای پروژه های مختلف برندینگ را داشته باشند تا بتوانند با در نظر گیری چالش های موجود، راهکارهای درست را به شما آموزش دهند.

در این مقاله قصد داریم شما را با اصول برندینگ و مهارت های مورد نیاز برای برندسازی حرفه ای آشنا کنیم.

برندینگ چیست؟

نکته اول در آموزش برندینگ آشنایی با تعریف درست از برند است. برخلاف تصور عموم افراد در کسب و کارهای مختلف، برند تنها نام و لوگو یا محصول نیست. برای شفاف تر شدن تعریف برند، بیایید ابتدا تعریف محصول را بررسی کنیم؛ از نظر کاتلر و کلر (Kotler & Keller،2015) : “محصول هر آن چیزی است که برای ارضا نیاز یاخواسته ای به بازار عرضه می شود، که شامل محصولات فیزیکی، خدمات، تجربه، اشخاص، مکان ها، سازمان ها، اطلاعات، ایده و دارایی می شود.”

بر این اساس محصول می­تواند از ملموس ترین اشیا تا ناملموس ترین ماهیت ها را در بر بگیرد، اما نقش محصول در تعریف برندینگ چیست؟ برای روشن شدن این موضوع آب را در نظر می گیریم، آب از منابع طبیعی و مجانی استخراج می شود و مایع حیات و بقای انسان است، اما همچنان کمپانی ها و کارخانه هایی وجود دارند که آب را تحت نامی در یک بطری پلاستیکی به فروش می رسانند.

اما آیا ماهیت آبی که هریک از این برندها ارائه می دهند فرقی دارد؟ آب همیشه همان مایع شفاف است، اما چه طور می شود که یک کمپانی می تواند مردم را راضی کند که آبی که عرضه می کند را به جای رقبایش بخرند؟

جواب آن، برندسازی است.

تعریف برند

متخصصان حوزه ی برندینگ و بازاریابی تعاریف متفاوتی از برند دارند، در این بخش فقط به تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association) بسنده می کنیم: “برند یک نام، واژه، طراحی، سمبل، یا هر ویژگی ای است که محصول یا خدمت یک فروشنده را به صورت مجزا از محصول وخدمت سایر فروشندگان، معرفی می کند.”

اگر به دنبال آشنایی بیشتر با ماهیت و مفهوم برند هستید، می توانید مقاله نام تجاری یا برند چیست؟ را بخوانید.

می توانید برند را به عنوان ایده یا تصویری که به ذهن مخاطبان، هنگامی که به یک محصول یا خدمت به خصوص فکر می کنند، می آید نیز در نظر بگیرد؛ که ممکن است کاربردی (برای مثال، این کفش ها واقعا سبک و راحت اند) یا حسی (برای مثال، ) باشد.

بر این اساس محصول و خدمات در بازار قابل کپی برداری هستند اما برند همیشه منحصر به فرد است. به عنوان مثال اپل و سامسونگ تقریبا کارکرد مشابهی دارند اما بنا به دلایلی برخی از افراد سامسونگ را ترجیح می دهند و برخی اپل را بیشتر دوست دارند.

 برندسازی چیست؟

از نقطه نظر کاتلر و کلر، “برندینگ به معنای اعطای محصولات و خدمات تحت قدرت یک برند است.”

برندینگ رویکردی خلاقانه بر پایه­ ی دانش است که اگر به درستی انجام شود می تواند یک کسب و کار به اوج موفقیت برساند. برندینگ پروسه انتخاب استراتژی و معنا و ماهیت برای محصول است، به گونه ای که برند برای مخاطبان قابل تشخیص و شناسایی باشد و مخاطبان بتوانند تجربه ی برند را احساس کنند و در مقابل سایر رقبا آن برند به خصوص را انتخاب کنند.

حال که با ماهیت و اهمیت برندینگ آشنا شدیم، سوال مهم آن است که چگونه مسیر پر پیچ و خم برندینگ را طی کنیم؟

در ادامه چک لیست های مهم آموزش برندینگ و برندسازی در خصوص مهارت های و اصول مورد نیاز در برندینگ را دنبال کنید.

انواع روش های برندینگ

در گام اول، بهتر است نوع برند خود را مشخص کنید. برندها به تناسب ماهیت و کاربردشان به انواع مختلفی تقسیم می شوند.

همچنین بر اساس نوع برند، اهداف، استراتژی های کلان و سایر ملزومات برند تعیین می شوند. بنابراین لازم است ابتدا تصمیم بگیرید می خواهید چه نوع برندی داشته باشید.

فکر می کنید چند نوع مختلف از برند وجود داشته باشد؟

تاکنون بیش از 20 نوع برند مختلف شناسایی شده اند. در ادامه اشاره ای به چند مورد از مهمترین و پر کاربردترین آنها خواهیم داشت. چنانچه در خصوص سایر موارد کنجکاو هستید می توانید مقاله انواع برند را مطالعه کنید.

برند محصول (Product Brand) : معمول ترین نوع برند که روی کالاها می بیند. برند خدمات (Service Brand) : ماهیت مشابه با برند محصول دارد، اما ارزش ادراک شده از یک خدمت را پوشش می دهد. برند شخصی (Personal Brand) : برندی که افراد برای خود می سازند، امروزه نمود آن در شبکه های اجتماعی بیشتر شده است و هدف آن معرفی شخص به عنوان متخصص در حوزه ای به خصوص یا کسب و افزایش فرصت درآمد زایی است. برند شهری (City Brand) : برند شهری معمولا در صنعت گردشگری کاربرد دارد. هدف برندسازی شهری پر رنگ کردن ویژگی های یک شهر و معرفی ویژه آن است، به گونه ای که افراد ذهنیت خوبی نسبت به آن شهر پیدا کنند و ….

استراتژی های برندسازی

استراتژی برندینگ در واقع به روش های مختلف برندسازی اشاره دارد. با توجه به ماهیت و اهداف کلان برند استراتژی برند به روش های مختلفی تعیین می شود. انتخاب نوع برند که پیش از این به آن شاره شد نیز به نوعی انتخاب استراتژی برند است، همچنین رویکردهای معماری برند که بر ساختار برند و محصولات تمرکز دارد نیز استراتژی برند را تعیین می­کنند. علاوه بر این برخی استراتژی های برندینگ دیگر نیز وجود دارند که از جمله ی آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

استراتژی برند همکارانه Co-Branding : در آن استراتژی قدرت بازاریابی و برندینگ دو برند، تحت شرایط مورد توافق، با هم ادغام می­شود. استراتژی برند شخصی سازی Personalized : در این نوع استراتژی برند به صورت شخصی سازی شده برای محصولات و خدماتش را به مشتریانشارائه می دهد. استفاده از این استراتژی سبب می شود مخاطبان احساس نزدیکی به برند کنند و آن را ترجیح دهند. استراتژی های رشد برند: استراتژی توسعه خطی برند Line Extension : در این نوع استراتژی، به منظور پاسخگویی به نیاز مشتریان، محصولاتی به خط تولید برند اضافه می شوند. استراتژی توسعه برند Brand Extension : در این نوع استراتژی، برند با محصولاتی جدید وارد بازار های جدید می شود. این استراتژی در صنایع غذایی کاربرد زیادی دارد. استراتژی برند جدید New Brand : در این استراتژی برند جدیدی برای محصولی جدید خلق می شود. این روش پر هزینه ترین استراتژی برندسازی است. استراتژی برند جنگنده Flanker Brand Strategy : اسن استراتژی که به استراتژی Fighter Brand و چند برندی Multi Bran هم شناخته می شود برندهایی را در بر می گیرد که با قیمت گذاری متفاوت اما در گروه محصولات مشابه با برند اصلی سعی در کسب سهمی بیشتر از بازار (به نسبت سهم بازار یک برند) را دارند.

با توجه به آنکه در این مقاله آموزش برندینگ  مد نظر است به معرفی مراجع استراتژی های برند بسنده می کنیم، برای آشنایی با سایر استراتژی های برند، مقالات زیر را بخوانید:

اصول برندینگ

در حوزه ی آموزش برندینگ و برندسازی بررسی اصولی که باید در خصوص برند خود مورد توجه قرار داده و رعایت کنید ازاهمیت بالایی برخوردار است چراکه آشنایی و استفاده درست از آنها شما را در مسیر ساخت برندی قدرتمند هدایت می کند.

اصول برندسازی در واقع به این امر اشاره دارد که برای داشتن برندی موفق چه مواردی را باید انجام یا رعایت کنید. بنابراین لیست ثابتی در خصوص اصول برندینگ وجود ندارد و متناسب با وضعیت برند این لیست ممکن است کوتاه و بلند شود. با در نظر گیری رویکرد آموزش برندسازی، به طور کلی توصیه می کنیم برای خلق برندی موفق اصول زیر را در نظر گرفته و آنها را پیاده سازی کنید:

تعریف برند Brand Definition : اهداف، ارزش، تعهد، ماهیت و شخصیت برند خود را تعیین کنید. در واقع لازم است مشخص کنید برند شما به دنبال انجام چه کاری است و چه چیزی تولید یا ارائه می کند. چه تعهدی به مشتریانش می دهید و همچنین می خواهید برند شما توسط مشتریان چگونه شناخته شود. شناسایی مخاطبان و مشتریان هدف برند Brand Persona : تعیین گروه مخاطبان فارغ از بحث برندسازی، یکی از فرآیندهای اصلی در کسب و کار است. تا زمانیکه ندانید مخاطبان شما چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند، نمی توانید برند را خلق کنید که در بازار و به نسبت رقبایش پیشرو و موفق باشد. بنابراین تلاش کنید با بخش بندی بازار و تعیین پرسنا مخاطبان هدف خود و ویژگی های اصلی آنها را شناسایی کنید. بیانیه ی جایگاه یابی Brand Positioning Statement : جایگاه یابی برند نقش به سزایی در تعیین استراتژی های بازاریابی دارد و همچنین مشخص می کند چه ویژگی هایی را باید برای برند خود انتخاب کنید و چگونه با مخاطبانتان تعامل داشته باشید، بنابراین تعیین آن از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر به دنبال چک لیستی برای تعیین جایگاه یابی برند خود هستید مقاله برند پوزیشنینگ را بخوانید. هویت برند Brand Identity : گام بعدی تعیین هویت برند است. هویت برند شامل نام برند، تن صدای برند، طراحی هویت بصری برند و مواردی از این دست می­شود. لازم به ذکر است هویت برند نقش مهمی در خلق برندی قدرتمند و یکپارچه دارد. برای آشنایی بیشتر با اقلام هویت برند و کارکرد های آنها مقاله هویت برند (Brand Identity) چیست؟ و چگونگی توسعه آن را مطالعه کنید.

لازم به ذکر است، برای داشتن برندی منسجم و یکپارچه لازم است استانداردهای هویت بصری برند خود را (اعم از بایدها و نبایدهای لوگو، پالت رنگ، طراحی برند و …) تعیین کنید. همچنین چنانچه برند فعلی شما مطابق با ویژگی هایی که برای آن تعیین کرده اید نیست می توانید از ریبرندینگ یا برندسازی مجدد استفاده کنید.

تعیین وجه تمایز برندBrand’s Difference : وجه تمایز برند المان یا عاملی است که در بازارهای رقابتی برند شما را از سایر برندهای رقیب در بازار جدا می کند و با وجود این مزیت رقابتی می توانید سهم بیشتری از بازار کسب کنید. لازم به ذکر است، وجه تمایز ممکن است مربوط به ویژگی های محصول، ویژگی های خدمتو خدمات پس از فروشی که ارائه می دهید یا حتی تجربه ی منحصر به فردی باشد که برای مشتریانتان خرج می کنید.

چگونگی استفاده از تجربه مشتریان برای ایجاد تمایز برند

تعیین معماری برند Brand Architecture : ساختار و معماری برند نیزجزو مواردی است که در تعیین استراتژی های بازاریابی و برندینگ موثر است. هدف شما در کسب و کار و چشم اندازی که برای برند خود در نظر گرفته اید در تعیین ساختار برند موثر است و همچنین نوع ارتباط و تعامل بین برندهای دیگر در مجموعه را مشخص می کنید. برای آشنایی بیشتر با انواع و نحوه تعیین ساختار برند مقاله معماری برند را بخوانید. ارزیابی برند Brand Auditing : زمانیکه اهداف و استراتژی های برند شما مشخص باشد، با ارزیابی برند متوجه می­شود آیا در مسیر درست حرکت می­کنید یا نه، این ارزیابی می تواند تحت عنوان عارضه یابی داخلی یا نظر سنجی از مشتریان صورت بگیرد. اما توصیه می شود با توجه به سرعت و ماهیت کسب و کارتان حداقل سالی یکبار برند خود را ارزیابی کنید تا از وضعیت و سلامت آن اطمینان حاصل کنید.

آگاهی از وضعیت برند : آیا برند شما به خودش دروغ میگوید؟!

حفظ یکپارچی برند Brand Consistency : یکپارچگی برند باعث می شود تصویر برند در ذهن مشتریان و مخاطبان ثابت باشد، این موضوع سبب می شود آگاهی از برند افزایش یابد و به اینصورت برند شما توسط مشتریان قابل تشخیص بوده و راحت تر با آن تعامل برقرار می­کنند.

لازم به ذکر است شاخص آگاهی از برند (Brand Awareness Metric) یکی از شاخص های مهم و اثربخش در برندینگ است چراکه معمولا افزایش آگاهی از برند منجر به افزایش سهم بازار نیز می­شود. بنابراین لازم است یکپارچگی برندتان خصوصا در بخش هویت بصری را جدی بگیرید.

نظارت بر رشد برند Monitor Brand Growth: ارزیابی برند و نظارت بر برند دو مقوله متفاوت هستند اما هر دو بر این امر تاکید دارند که فعالیت های بازاریابی و برندیگ به صورت اثرگذار انجام شوند. در بخش نظارت بر برند، هدف اصلی آن است فعالیت های بازاریابی که در کانال های ارتباطی و بسترهای تعاملی مانند وبسایت، شبکه های اجتماعی، نقاط فروش و یا توسط کارکنان برند صورت می گیرند، بر اساس استراتژی های برند بوده و استانداردهای تعریف شده برندینگ هویت بصری برند در آن ها رعایت شود. همچنین بخش عمده ی نظارت بر برند متوجه مخاطبان و آن چیزی است که در مورد برند شما بازگو می کنند در این مورد Social Listening (بررسی آنکه مخاطبان، مشتریان یا حتی رقبا در بسترهای ارتباطی اعم از وبسایت ها، شبکه های اجتماعی و … در مورد برند X چه گفته اند و چه نظراتی داده اند ) یکی از رویکردهای مورد توجه است و به تیم برندینگ کمک می­کند اگر برداشت نادرستی یا سوئ تفاهمی در خصوص برند و به وجود آمده به سرعت برطرف شود تا ضد برند نشود.

همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، آموزش برندینگ و برندسازی صرفا با خواندن مباحث آکادمیک امکان پذیر نیست و بهترین راهکار آن است که مواردی که می خوانید را به صورت عملی و در پروژه های واقعی پیاده کنید و یا از مراجعی که تجربه کار در حوزه برندسازی را دارند کمک بگیرد تا بتوانید از تجربیات آنها استفاده کنید.

در این مقاله مباحث و مهارت های مورد نیاز برای انجام  برندینگ به صورت مرحله به مرحله عنوان شد و همچنین مراجع آنها برای دریافت اطلاعات بیشتر نیز معرفی شدند. چنانچه برای برندسازی مجموعه خود به راهنمایی نیاز دارید، می توانید سوالات خود را با ما مطرح کنید یا از کارگاه های آموزشی برندینگ استفاده کنید ما در بیلاود مارکتینگ با تجربه انجام پروژه های برندینگ در صنایع B2B و B2C با ارائه مشاوره و دوره های آموزشی کاربردی و اختصاصی شما را در مسیر ساخت برندتان همراهی خواهیم کرد.

آموزش-بازاریابی-به-زبان-ساده
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

بازاریابی دانشی نیست که بتوان با 4 یا 6 سال تحصیل در دانشگاه آموخت، از سوی دیگر چه بسیارند مدیرانی که با 10ها سال سابقه مدیریت یک کسب وکار، دانش به روزی در زمینه بازاریابی و شاخه های جدید آن مثل بازاریابی دیجیتال ندارند! اما راه حل چیست؟ چگونه می توان از آموزش بازاریابی کاربردی و مبتنی بر دانش روز بهره برد؟ می توانید جهت مشاوره بازاریابی با ما آژانس بیلاود مارکتینگ تماس بگیرید.

روش های مختلفی برای آموزش بازاریابی وجود دارد، از دوره های مختلف با عناوینی مثل دوره مدیریت کسب وکار، دوره مدیریت اجرایی 6 ماهه تا 2 ساله برخی از دانشگاه ها تا روش های سنتی آموزش بازاریابی به شکل عملی و در جریان کار. مشکل اساسی این شکل از آموزش ها این است که یا بسیار زمانگیر و یا عملا غیرکاربردی هستند. بازاریابی یک دانش وسیع با شاخه های گوناگون است و آموزش بازاریابی به شکل صرفا آکادمیک هیچ سودی برای مخاطبان ندارد. اما توصیه ما به شما این است که آموزش بازاریابی را از مراجع نه تنها آکادمیک بلکه اجرایی که سابقه عملی در اجرای پروژه های بازاریابی در شاخه های مختلف را داشته اند، دریافت کنید. ما در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم بازاریابی و مهارت های مورد نیاز برای فعالیت در این حوزه به شکل کلی آشنا کنیم.

بازاریابی چیست؟

پاسخ های گوناگونی برای سوال “بازاریابی چیست؟” وجود دارد و این پاسخ ها با توجه به مخاطبان، پلتفرم و حتی بیزینس می تواند تغییر کند. در ادامه به برخی از این تعاریف می پردازیم، اما اگر قصد دارید با این مفهوم بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می کنیم که مقاله بازاریابی چیست را مطالعه کنید.

بازاریابی از نگاه فیلیپ کاتلر “علم و هنر جستجو، خلق و رساندن ارزش به منظور رفع نیاز بازار هدف در مقابل دستیابی به سود است. بازاریابی خواسته ها و نیازهای برآورده نشده را شناسایی می کند.”

انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) بازاریابی را اینگونه تعریف می کند ” بازاریابی مجموعه ای از فعالیت ها، انسیتوها و فرایندها برای خلق، ارتباط، ارسال و مبادله پیشنهاداتی هستند که برای مشتریان، شرکا، مخاطبان و در مقیاس بزرگتر جامعه ارزشمند است.”

برخی دیگر بازاریابی را “رفع نیازها و خواسته های مشتری” تعریف کرده اند و در تعریفی دیگر بازاریابی “فرایندی تعریف شده است که در آن شرکت نیاز مشتری را به درآمدتبدیل می کند.”

انواع آموزش بازاریابی

بازاریابی انواع گوناگونی دارد. شناخت انواع بازاریابی به شما کمک می کند تا حوزه علاقه مندی ها و توانمندی های خود را بهتر شناسایی کنید و با دریافت آموزش بازاریابی تخصصی، به فعالیت در آن زمینه بپردازید. برخی از شاخه های اصلی بازاریابی عبارتند از:

بازاریابی B2C

بازاریابی B2C مخفف “Business To Consumer” و به معنای بازاریابی بیزینس به مصرف کننده یا بازاریابی مصرفی است. به این معنا که مخاطب هدف این شیوه از بازاریابی، مشتری مستقیم محصول یا خدمت یک کسب وکار است. به عنوان مثال تبلیغ تلوزیونی یک شکلات یا تبلیغ اینستاگرامی یک پیراهن نمونه هایی از استراتژی بازاریابی B2C هستند.

بازاریابی B2B

بازاریابی B2B مخفف “Business To Business” و به معنای بازاریابی کسب وکار به کسب وکار یا بازاریابی شرکتی است. در این شیوه از بازاریابی مخاطب هدف شرکت یک شرکت دیگر است. ایونت مارکتینگ در نمایشگاه های تخصصی نمونه ای از بازاریابی B2B است.

در حوزه آموزش بازاریابی با توجه به اینکه زمینه فعالیت شما کدام دسته از انواع بازاریابی باشد، سرفصل ها و حتی شیوه آموزش، کاملا متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال دوره آموزش بازاریابی شبکه های اجتماعی برای فعالین در حوزه بازاریابی B2B عمدتا به آموزش لینکدین مارکتینگ می پردازد ولی در حوزه بازاریابی B2C شامل آموزش بازاریابی اینستاگرامی یا اینستاگرام مارکتینگ است.

10 روش بازاریابی سنتی بازاریابی برونگرا (Outbound marketing)

استراتژی بازاریابی برونگرا به چگونگی رساندن پیام به مخاطب توجه می کند و زمانی اتفاق می افتد که شرکت پیام برند خود را با مخاطبی بیرونی به اشتراک می گذارد. به عنوان مثال تبلیغات بیلبوردی نمونه ای از بازاریابی برونگرا هستند.

بازاریابی شخصی سازی شده (Personalized marketing)

بازاریابی شخصی سازی شده زمانی رخ می دهدکه شرکت از داده های قبلی که از شما دارد برای خلق یک تجربه منحصر به فرد برای شما استفاده کند. پیامک های تبلیغاتی که از نام و پیشینه خرید افراد استفاده کرده و به مخاطب یک پیشنهاد خرید خاص می دهند، نمونه ای از این روش بازاریابی هستند.

بازاریابی پستی (Direct mail)

نوعی از بازاریابی که در آن شرکت ها تبلیغات خود را به یک آدرس مشخص ارسال می کنند.

بازاریابی شراکتی (Partner marketing)

این شکل از بازاریابی نیازمند همکاری دو شرکت با یکدیگر و خلق یک پیام مشترک و منسجم است. به عنوان مثال زمانی که یک شرکت اسپانسر یک شرکت دیگر می شود از بازاریابی شراکتی استفاده می کند.

بازاریابی تلفنی (Telemarketing)

در بازاریابی تلفنی شرکت ها به کمک تماس های تلفنی با افراد ارتباط برقرار می کنند. البته اگر به دنبال استفاده از این شیوه از بازاریابی در کسب وکار خود هستید، می بایست شرایط لازم برای آموزش مارکتینگ، استراتژی های گفتگوی تلفنی، شناخت رفتار مصرف کننده و … را برای پرسنل خود فراهم نمایید تا بتوانید به نتایج دلخواهتان دست یابید.

بازاریابی روابط عمومی (Public relations (PR) marketing)

بازاریابی PR یکی از استراتژی های بازاریابی است که در آن صاحبان برند با یک منبع خبری برای پوشش رسانه ای کسب وکارشان مشارکت می کنند.

بازاریابی دهان به دهان (Word of mouth marketing)

بازاریابی دهان به دهان یا توصیه ای، یک استراتژی بازاریابی است که بر مبنای توصیه ی برند از سوی مشتریان فعلی به مشتریان جدید شکل می گیرد. البته کنترل این شیوه از بازاریابی کار بسیار دشواری بوده، زیرا تا حد زیادی وابسته به مشتریان است. اگر قصد دارید که در زمینه آموزش بازاریابی دهان به دهان اطلاعات بیشتری کسب کنید، توصیه ما به شما مطالعه ی مقاله بازاریابی دهان به دهان چیست، است.

بازاریابی پنهانی (Stealth marketing)

بازاریابی پنهانی عمل بازاریابی یک محصول یا خدمت به شخص بدون آنکه وی متوجه شود، است. یکی از بهترین مثال های این شیوه از بازاریابی، جاگذاری محصول (Product placement) در فیلم ها یا برنامه های تلوزیونی است.

بازاریابی برند (Brand marketing)

بازاریابی برند به شکلی از بازاریابی اشاره دارد که هدف از آن دستیابی به یک شهرت خوب و شناخته شدن است. بازاریابی برند وجوه مختلفی از برندینگ از هویت بصری برند تا لحن و صدای برند را شامل می شود. با مشاوره برندینگ آشنا شوید.

بازاریابی سببی (Cause marketing)

بازاریابی سببی یک استراتژی بازاریابی است که در آن برند از یک دلیل مشخص پشتیبانی می کند و از این راه برای تقویت ارزش های اصلی برند خود استفاده می کند. فعالیت برخی از برندها در راستای حفظ محیط زیست از جمله مثال های بازاریابی سببی است.

علاوه بر روش های مختلف بازاریابی سنتی، آموزش بازاریابی دیجیتال نیز به کسب وکار شما کمک می کند تا در دنیای رقابتی امروز از پتانسیل هایی مثل حضور بازار هدف در فضای آنلاین بیشترین استفاده را نمایید.

7 شیوه دیجیتال مارکتینگ بازاریابی درونگرا (Inbound marketing)

بازاریابی درونگرا یک استراتژی بازاریابی برای کشاندن مشتریان بالقوه به سمت برند است. بازاریابی درونگرا یک استراتژی بلند مدت است که به کمک انواع تاکتیک های دیجیتال مارکتیننگ مشتریان بالقوه را برای پیشروی در قیف بازاریابی هدایت می کند. در بازاریابی درونگرا از SEO،  بازاریابی محتوا و ایمیل مارکتینگ برای تشویق و آموزش مشتریان بالقوه برای تعامل با برند استفاده می شود.

بازاریابی موتورهای جستجو (Searching engine marketing)

در این استراتژی بازاریابی که با نام SEM نیز شناخته می شود از موتورهای جستجو مثل گوگل(Google) استفاده می شود. بازاریابی موتورهای جستجو می تواند شامل تبلیغات پولی یا استراتژی های ارگانیک سئو (SEO) باشد.

بازاریابی محتوا (Content marketing)

بازاریابی محتوا شامل تولید محتوایی مثل وبینار یا ای بوک برای تشویق مشتریان بالقوه برای تعامل بیشتر با برند است.

راهکارهایی برای بازاریابی محتوا و ساخت محتوایی که بازدید کنندگان می پسندند

افیلیت مارکتینگ (Affiliate marketing)

افیلیت مارکتینگ یعنی زمانی که یک برند به یک وب سایت دیگر به دلیل فروش هایی که از ارجاعات مشتریان از طریق آن وب سایت صورت گرفته، کمیسیون پرداخت کند. برای آشنایی بیشتر با مفهوم افیلیت مارکتینگ به شما مطالعه مقاله افیلیت مارکتینگ ، است.

بازاریابی شبکه های اجتماعی (Social media marketing)

در بازاریابی شبکه های اجتماعی از پلتفرم های شبکه های اجتماعی به عنوان کانال های اصلی برای به اشتراک گذاری پیام استفاده می شود.

ایمیل مارکتینگ (Email marketing)

زمانی که برند پیام بازاریابی خود را به کمک ایمیل برای مشتریان بالقوه خود ارسال نماید در واقع از ایمیل مارکتینگ استفاده کرده است.

موبایل مارکتینگ (Mobile marketing)

در موبایل مارکتینگ پیام بازاریابی از طریق پیامک ها یا نوتیفیکیشن ها منتقل می شود.

10 مهارت و دانش اصلی بازاریابان

در ادامه به 10 مهارت و دانش مهم در آموزش بازاریابی می پردازیم. البته باید یادآوری کنیم که شما به عنوان یک مدیر بازاریابی نیازی به دستیابی به تخصص و مهارت کامل در این دانش ها و یا مهارت ها، ندارید و می توانید با بهره مندی از یک آشنایی کلی با این زمینه ها، فعالیت خود را در حوزه بازاریابی آغاز کنید.

دانش مشتری تبلیغات دیجیتال تفکر انتقادی و مهارت حل مساله مهارت داستان سرایی مهارت های نوشتاری بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) مدیریت شبکه های اجتماعی کار تیمی مدیریت زمان دانش تجزیه و تحلیل

در پایان چناچه به دنبال یک تیم تخصصی و حرفه ای در زمینه ی آموزش بازاریابی به شکل کاربردی هستید، پیشنهاد ما به شما تیم متخصصان بیلاود مارکتینگ با بیش از ده سال تجربه عملی در حوزه بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ است.

اتوماسیون-بازاریابی-چیست-و-7-روش-اتوماسیون-بازاریابی-در-سال-۲۰۲۲
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

سرفصل های مقاله

اتوماسیون بازاریابی Marketing Automation استفاده از نرم افزاری است که به طور خودکار کارهای تکراری که اغلب زمان زیادی صرف آنها می شود، مانند پیگیری ایمیل ها، کمپین های قطره ای (Drip Campaigns)، و آگهی های شبکه های اجتماعی، را انجام دهد.

نرم افزار اتوماسیون بازاریابی این وظایف را انجام و به صرفه جویی در وقت و پول کمک می کند که در نهایت منجر به موفقیت کسب وکار می گردد. برای یک کسب وکار کوچک استفاده از استراتژی اتوماسیون بازاریابی یک تغییر دهنده بازی یا الگو (Game Changer) است.

کمپینی که خوب اجراشده باشد به سازمان کمک می کند تا سازماندهی شود، میزان فروش افزایش یابد، و زمان زیادی صرفه جویی شود. در این مقاله ما درپی آنیم که به وضوح نشان دهیم چگونه این نرم افزار می تواند به یک کسب وکار کوچک کمک کند.

مزایای اتوماسیون بازاریابی

چندین مزیت آشکار برای استفاده از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی وجود دارد. براساس آمار 75% از پاسخ دهندگان موافق هستند که صرفه جویی در زمان بزرگترین مزیت نرم افزار اتوماسیون بازاریابی است.

جالبتر آنکه از هر 5 نفر، 4 نفر از پاسخ دهندگان قادر به افزایش فرصت ها و سرنخ ها  از طریق اتوماسیون بازاریابی هستند و همچنین اکثر آنها شاهد افزایش مبادلات بودند.

هنگامی که نرم افزار اولیه راه اندازی می شود، اتوماسیون به صورت خودکار است، اما می تواند براساس آنچه که برای کسب و کار بهتر است، پالایش شود. نرم افزار اتوماسیون بازاریابی به شما اجازه می دهد:

ارتباطات مربوط به تمام پایگاه داده مخاطبان خود را شخصی سازی کنید. اقداماتی را که یک ایمیل، شماره تماس، یا سایر اقدامات را ایجاد می کنند یا مورد نیاز خواهند بود را انتخاب کنید. فرصت ها را بدون هیچگونه تلاش اضافی پرورش دهید. اهداف کوتاه مدت و بلندمدتی که برای کسب و کارتان مهمترند را انتخاب کنید و با استفاده از آنها درآمد کسب کنید. مبادلات خود را از طریق هدف قرار دادن مشتریانی با بالاترین پتانسیل خرید، افزایش دهید.

یک کمپین بازاریابی که شامل ابزارهای اتوماسیون است شما را قادر می سازد با تمامی کانال ها سازگار باشید و همزمان از فرصت های خود استفاده کنید.

همچنین به شما اجازه می دهد تا فرصتها را از طریق فرآیند چرخه فروش به طور فعال ثبت، طبقه بندی، و پرورش دهید، همچنین این شانس به شما داده می شود تا فرصت هایی که احتمال بیشتری برای خرید را دارند و مبادلات را افزایش می دهند را بررسی کنید.

Protein & Pushups یک مثال از استراتژی اتوماسیون بازاریابی

به عنوان مثال، مطلب زیر در مورد یک کسب وکار کوچک آموزشی و فرضی که بیانگر قدرت باور نکردنی نرم افزار اتوماسیون بازاریابی است، را بررسی کنید. یک کسب وکار آموزش فردی را در نظر بگیرید.  آن را P&P  می نامیم.

پس از 5 سال زحمت کسب وکاری کوچک و پررونق که رشد سالانه را تجربه می کند، ایجاد شده است. درحال حاضر P&P چهار مربی و یک دستیار شخصی را استخدام کرده است. در طی سالها آنها حدود 1500 مخاطب از طریق ثبت نام در رسانه های اجتماعی، صفحات فرود (Landing pages)، کارت بازرگانی و وبسایتشان، جذب کرده اند. به طورمتوسط P&P ماهانه 2 میلیون تومان درآمد دارد.

صفحه فرود چیست؟ و 7 نکته در طراحی صفحات فرود

متاسفانه این کسب و کار دیگر بر اساس اهداف اولیه و خواست مالکانش فعالیت نمی کند. آنچه که به عنوان اشتیاقی برای کمک به زندگی بهتر دیگران آغاز شد به کار یکنواخت روزانه تبدیل شد تا امور تنها فقط جریان داشته باشد.

مالکان این کسب وکار  مربیان آموزشی برتری هستند اما تجربه کمی در بازاریابی و مدیریت کسب وکار دارند.

به نظر می رسد هرسال که می گذرد آنها زمان کمتری را صرف علاقه مندی های خود می کنند و زمان بیشتری را در امور کسب وکار روزمره، مانند مدیریت پشتیبانی مشتری، مالیات ها، بیمه، کارمندان، تجهیزات و موارد دیگر صرف می کنند.

علاوه برآن، آنها هیچ زمانی را برای پرورش مشتریان بالقوه و یا بیش فروشی به مشتریان موجود، اختصاص نمی دهند. آنها می خواهند برنامه های ارجاع را به کار گیرند و منابع اضافی را برای مشتریان فعلی شان فراهم آورند اما مسئله آنست که فرصت این کار را ندارند. بدین جهت می ترسند که کسب و کارشان را از دست بدهند.

حالا صاحبان این کسب و کار دچار مشکل شده اند. چنین وضعیتی این کسب و کار را مستعد به کارگیری و اجرای  برنامه اتوماسیون بازاریابی خودکار می کند.

چگونه اتوماسیون بازاریابی می تواند کمک کننده باشد؟

مانند اکثر صاحبان کسب و کارهای کوچک، P&P حدود 80% از مشتریان بالقوه خود را به دلیل بی توجهی از دست داد. صاحبان این کسب و کار می دانند که درحال از دست دادن درآمد قابل توجهی هستند و همچنین مشتریان بالقوه زیادی را از دست خواهند داد. بسیاری از کسب وکارهای کوچک در وضعیت مشابه با شرایط فرضی بیان شده قرار دارند. اجازه دهید نگاهی عمیق تر داشته باشیم.

این موارد موضوع جدیدی در بازاریابی نیست. می توان گفت یکی از موفق ترین کمپین های بازاریابی آنها، نامه رسان ماهانه آنهاست. هرماه 6000  آگهی کاغذی کوچک ( تراکت) به مشتریان بالقوه می فرستند. آنها حدود 500 هزار تومان ماهیانه برای هر آگهی می پردازند.

طی سال ها آنها پیام رسانی از طریق آگهی کاغذی را بهبود دادند و نرخ بازگشت را به حدود 2% افزایش دادند. درحالی که هنگامی که آنها برای اولین بار آن را آغاز کردند این نرخ تنها 1% بود. بنابراین هرماه می توانند انتظار 120 تماس دریافتی (2% از 6000 تراکت) از افرادی که به طور بالقوه علاقه مند به آموزش شخصی هستند را، داشته باشند.

اگر این مجموعه بتواند 20% از 120 تماس دریافتی را به مشتریان واقعی تبدیل کنند، این بدین معناست که آنها می توانند انتظار داشته باشند در هر ماه تا حدود 24 مشتری جدید از تبلیغات خود بدست آورند.

اما برای 96 مشتری باقی مانده که به نوعی فراخوانده شده اند اما به سرعت یک پکیج آموزش شخصی را خریداری نمی کنند چه اتفاقی می افتد؟ برای P&P  پاسخ اینست : متاسفانه هیچ چیز. کارکنان این کسب و کار مشغول تر از آن هستند که بتوانند درمورد پیگیری این 96 مشتری بالقوه، فکر کنند.

اکثر کسب وکارهای کوچک اغلب اجازه می دهند این 96 مشتری مشتاق به راحتی از دست بروند و دیگر هیچگاه باز نگردند و خرید نکنند. این افراد به صورت قابل توجهی تمایل به خرید خود را ابراز می کنند. اما مانند بیشتر خریداران آنها هنگامی که آماده خرید هستند اقدام به خرید می کنند، نه زمانی که P&P  آماده فروش به آنهاست.

به طور معمول، مشتریان بالقوه تنها در اولین تعامل با شرکت شما قادر به خرید نیستند. لازم است که غنی شوند و شما را بشناسند. لازم است که به شما اعتماد کنند.

بدون اتوماسیون بازاریابی صاحبان این کسب و کار هیچ ابزاری برای ارتباط با این 96 نفر نداشتند، تا هنگامی که آمادگی خرید را پیدا کنند وP&P را انتخاب کنند.

اگر اطلاعات تماس این 96 نفر را برای برقراری تماس در اختیار شرکت باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید هر دو هفته آنها به هریک از خریداران بالقوه یک نکته مفید، نوعی بازاریابی ویدئویی، یا یک دستورالعمل مناسب را  ارائه بدهند. سپس بعد از یک ماه از طرف شرکت با هریک از این مشتریان بالقوه تماسی حاصل شود.

اتفاقی که می افتد آن است که درصدی از این 96 نفر به مشتریان بالفعل یا خریدار تبدیل می شوند.

 بنابراین اتوماسیون بازاریابی چیست و نهایتا برای کسب و کار شما چه کاری می تواند انجام دهد؟

از این 96 فرد علاقه مند که خریدی را انجام نمی دهند، 10% از ماه آینده به دلیل خبرنامه الکترونیکی و کسب آگاهی از شرکت مذکور خرید می کنند، که حدود 9 خریدار جدید را به مشتریان شرکت اضافه می کند.

ماه بعد، آنها همچنان خبرنامه را به 87 نفر باقی مانده ارسال می کنند و 8 مشتری جدید را به دست می آورند. و ماه بعد، آنها 7 مشتری دیگر را به جمع مشترینشان اضافه میکنند. بنابراین، در طول سه ماه، آنها 24 مشتری دیگر را به دست آورده اند.این مقدار، میزان قابل توجهی از مشتریان و خریداران جدید است!

هزینه جذب مشتریان بیشتر چیست؟ صفر. و چقدر زمان صرف جذب این مشتریان میشود؟ جدای از راه اندازی اولیه نرم افزار و چند تماس تلفنی اولیه، درکل می توان گفت هیچ زمانی.

نرم افزار اتوماسیون بازاریابی به صاحبان این کسب و کار فرضی کمک می کند تا فروش خود را افزایش دهند و زمان را ذخیره کنند.

علاوه بر آن P&P اکنون می تواند جهت کمک به تقویت و غنی سازی پایگاه مشتریان موجود از سیستم های خودکار اتوماسیون بازاریابی با به کارگیری ارجاع خودکار و بیش فروشی و مواردی دیگر، استفاده کند.

استراتژی اتوماسیون بازاریابی به کسب و کارهای کوچک کمک می کند تا موفق تر عمل کنند

آنچه به طور سنتی تمام بخش بازاریابی را دربر می گرفت حال می تواند با استفاده از نرم افزار اتوماسیون بازاریابی خبره انجام شود. صاحبان کسب و کار از این طریق  پول بیشتر، زمان بیشتر، آزادی بیشتر، و تماس بیشتری دارند. مهمتر آنکه آنچه را که دوست دارند انجام می دهند. و به این صورت استفاده از اتوماسیون بازاریابی میتواند به راحتی مشکلات کوچک اما اثر گذار موجود در کسب و کارها را با توجه به استراتژی های بازاریابی تعریف شده، حل کند.

7 روش اتوماسیون بازاریابی در سال ۲۰۲۲

می توان گفت سال 2021 سالی خوب برای روش های اتوماسیون بازاریابی بوده است. برخی از اتفاقات برجسته در این سال عبارت بودند از آنکه تقریبا 55% از شرکت های B2B اکنون از اتوماسیون بازاریابی استفاده می کنند؛ 91% از موفق ترین کاربران موافق هستند که اتوماتیک سازی بازاریابی برای موفقیت کلی بازاریابی کسب وکارشان در کلیه ی کانال های دسترسی، بسیار مهم است.

اما این روند در سال آتی به چه صورت پیش بینی میشود؟ طبیعتا بازاریابان نسبت به اتوماسیون بازاریابی در سال آینده کنجکاو می باشند، چرا که میخواهند بداند به کارگیری کدام روندها میتواند بیشترین اثربخشی را برای آنها داشته باشد.

امسال، سال مشتریان است و کلید آن حفظ مشتری است

تکنولوژی به بزرگترین عامل تجارت در دنیا تبدیل شده است و آسانتر به شرکت های جدید اجازه ورود و همچنین به شرکت های تاسیس شده اجازه گسترش می دهد. نتیجه آن رقابت بسیار زیاد در این حوزه است، اما این امر برای کاربران و مصرف کنندگان با توجه به افزایش گزینه های موجود، بسیار عالی است.

سال جدید، سال حفظ مشتریان است و شرکت ها برای جلب توجه مخاطبان در بازارهای شلوغ، تلاش می کنند. همچنین کاربران و مصرف کنندگان می خواهند انتخاب زیادی داشته باشند و از آن نیز آگاه هستند.

شرکت ها باید خدمات مشتری خود را بهبود بخشیده و تلاش های بازاریابی خود را متناسب سازند و تجربیات شخصی ارائه دهند. به طور مثال ارائه دهندگان تلفن همراه سالها این امر را انجام داده و در انجام آن موفق بوده اند.

آیا تا به حال سعی کرده اید ارائه دهندگان محصولات یا خدمات خود را تغییر دهید؟ آیا آنها برای حفظ شما سخت تلاش می کنند؟ بیشتر صنایع یا بخش ها به روش های مشابهی اقدام به ارائه محصول یا خدمات خود می کنند.

دیری نخواهد پایید تا شرکتها متوجه شوند که اتوماسیون بازاریابی یک بخش اساسی از استراتژی بازاریابی گسترده تر هستند. به کارگیری تکنولوژی اتوماسیون بازاریابی افزایش خواهد یافت و بودجه ها به سمت بهبود وضعیت فعلی اتوماسیون بازاریابی (MA) خواهد رفت.

در چارچوب سفر مشتری (CustomerJourney) هزینه های بازاریابی در طول زمان و درجهت پایان سفر مشتری، با تمرکز برحفظ مشتری، فروش جانبی و حمایت، افزایش می یابد.

حمایت از مشتری یک هدف بلندمدت است

حفظ مشتریان یک امر مهم است، اما تبدیل آنها به یک مشتری وفادار بسیار سودآور است. اگر شما بتوانید یک جامعه قوی از مشتریانی که علاقه مند اند راجع به برند شما صحبت کنند، تشکیل دهید، کارتان را خوب انجام داده اید.

به طورمثال شرکت اپل. چگونه می شود که افراد هیجان دارند درمورد آیفون های جدیدی که به بازار می آید به دوستانشان بگویند؟ جواب اینست که این شرکت حمایتها را جذب کرده و بدین جهت در بازار غالب می باشد.

نوعی جدید از تیم بازاریابی وارد کسب و کار خواهد شد

استخدام افراد متخصص امری معقول است، شما نیازمند به متخصصان سئو SEO هستید تا شما را در گوگل رتبه بندی کنند، متخصصان محتوا برای حفظ موقعیت شما به عنوان یک رهبر فکری تاثیرگذارند، بازاریابان ایمیلی برای افزایش قابلیت آگاهی رسانی امری لازم اند.

با این حال ممکن است این موارد در تمام شرایط یک رویکرد بهینه محسوب نشود. شما اغلب مشاهده خواهید کرد که به طور مثال طراحان شما، تنها نیازمند دانستن جنبه های تکنیکی بازاریابی بیشتر، موارد انجام میدهند و چگونگی ارتباط با استراتژی اتوماسیون بازاریابی کلی را نیز، درک کنند.

یک تیم بازاریابی که با استراتژی قویتری عمل می کند و درمورد سفر مشتری مواظب و متفکر است همیشه موفق خواهد بود.

مشتری در چه مرحله ای از چرخه خرید که شما مورد هدف قرار دادید، حضور دارد؟این امر چگونه کار شما را تحت تاثیر قرار می دهد؟چه سیستم هایی در ارتباط با هم تعامل می کنند؟آیا باید رویکردتان را با توجه به تنظیمات اتوماسیون فعلی خود و یا بالعکس آن، تغییر دهید؟

اینها سوالاتی است که در سال جدید باید به آنها پاسخ دهید. همچنین افراد فنی تر در تیم بازاریابی تان وارد خواهند شد. همانطورکه که پلتفرم های اتوماسیون بازاریابی تحول پیدا کردند و به شما اجازه دادند تا کمپین ها و برنامه های بازاریابی هوشمندانه تری را توسعه دهید، برای به کارگیری ایده هایتان نیاز خواهید داشت تا افرادی را با مهارت های لازم استخدام کنید.

آنها افرادی اند که به طور کامل می فهمند چگونه سیستم های شما به یکدیگر متصل هستند و می توانند آنها را ادغام و یکپارچه سازند.

عاملی بسیار مهم، یکپارچگی integration ، یکپارچگی و یکپارچگی

مهم نیست که در چه بخشی کار می کنید، ارتباطات برای تمام تیم ها مهم است. برای سیستم شما هم به همین شکل است. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) باید با پلتفرم اتوماسیون بازاریابی در تعامل باشد، چراکه لازم است بداند تبلیغات پرداخت شده، محتوای اصلی، رسانه های اجتماعی و پلتفرم های وبینار و همه چیزهایی که باید به گزارش شما پیوند داده شود تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی یا ROI را پی گیری کنید، چگونه پیش می رود. زمانی که همه سیستم های شما با یکدیگر تعامل داشته باشند و با هم یکپارچه باشند، گزارش ها و پیش بینی ها ساده تر خواهند بود.

کمپین های بازاریابی دائمی هستند

این امر برای شرکتها یک قاعده خواهد شد تا بخش های کلیدی، که می توانند در آن چارچوبها و کمپین های چندکاناله که دائما درحال اجرا هستند را توسعه دهند و شناسایی کنند. کمپین ها می توانند برای راهنمای محصول خود، به شکل ثبت نام در خبرنامه، درخواست های تماس با ما، ساخته شوند. ایمیل در این زمینه یک ابزار قدرتمند و مقرون به صرفه خواهد بود و مشتریان بالقوه قادر خواهند بود، در آینده به کمپین ها بپیوندند، آن را تغییر دهند و یا ترک کنند.

مشتریان بالقوه را از طریق داستان سرایی پرورش دهید

یک داستان گیرا و جذاب، جذب مخاطبان هدف را تضمین می کند. اگر کتاب جان برگر Jonah Berger را خوانده اید پس با اصطلاح مخفف STEPPS واژه های داستان ها، عوامل، احساسات، ارزش عملی، ارزش های عمومی و اجتماعی که از کلمات (Stories, Triggers, Emotion, Practical value, Public and Social currency) تشکیل شده اند، آشنا هستید، بیشتر شرکتها درحال آشنا شدن با روش جان برگر هستند، و این امر به عنوان یک قاعده برای تیم های بازاریابی با کارایی بالا خواهد شد.

برنامه های پرورش مشتریان، می توانند با داستان هایی جذاب در ذهن ساخته شوند. در سال جدید اتوماسیون بازاریابی از طریق هم افزایی با داستانها گیرا به کار خود ادامه خواهد داد.

بهینه سازی برای موبایل، واقعیت مجازی VR و دنیای متاورس

همگی از چگونگی تسخیر دنیا توسط تلفن های هوشمند آگاهی داریم : براساس گزارشها 34% از مردم نیمه شب ها گوشی خود را چک می کنند. البته این بدان معنا نیست که ایمیلهایشان را چک می کنند؛ آنها ممکن است فقط ساعت را بررسی کنند. اما نکته در اینست که افراد به گوش های موبایل خود متکی هستند.

بهینه سازی ایمیل ها، وبسایت ها، صفحات فرود، فایل های PDF، و سایر موارد برای موبایل بسیار مهم و ضروری است. گوگل شاخص خود را بخش بندی می کند تا بتواند سایت های موبایل را، اساسا با ایجاد دو نسخه از اینترنت، به طور متفاوتی ارزیابی کند.

در اتوماسیون بازاریابی ما می خواهیم بدانیم چه شخصی، در چه صفحه ای، بر روی چه دستگاهی نگاه می کند. اگر متوجه شویم که نیمی از مشتریان ما با تلفن همراه هستند و نیمی با دسکتاپ، می توانیم برای هر بخش به طور متفاوتی بازاریابی کنیم.

آنچه که باید مشاهده کنیم یک لایه اضافی از بینش بر پلتفرم های اتوماسیون بازاریابی مان است که به ما کمک خواهد کرد که کاربران واقعیت مجازی (VR) و متاورس را بخش بندی کنیم و به شیوه های جدیدی آنها را هدایت کنیم.

فرصتها بی پایان هستند و امیدها برآنست که واقعیت مجازی در سال جدی آغاز به کار کند.

5/5 - (3 امتیاز)

سفیر-برند-چیست؟-نگاهی-جامع-بر-وظایف-سفیر-برند
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

سرفصل های مقاله

یکی از روش های موثر بازاریابی که شاید کمتر به آن توجه می شود، استفاده از سفیر برند (Brand Ambassador) است. در بازار رقابتی امروز، برندها به این نتیجه رسیده اند که روش های سنتی بازاریابی و تبلیغات نمی تواند تضمین کننده رشد و موفقیت آنها باشد و بنابراین لازم است به دنبال پیدا کردن راه حل ها و استراتژی های موثرتری برای جذب مشتریان جدید و افزایش فروش خود باشند.

استخدام سفیر برند بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت برند است و یک استراتژی خوب و برنامه ریزی شده است که می تواند انگیزه ای برای فروش بیشتر و ارتباطات پایدارتر با مشتریان ایجاد کند. سفیر برند می تواند روی الگوی خرید افراد تأثیر بگذارد و حتی آن ها را به مشتریان وفادار برند تبدیل کند.

ما در این مقاله سعی داریم شما را با سفیر برند و وظایف و مسئولیت های مهم آن آشنا کنیم.

سفیر برند (Brand Ambassador) کیست؟

سفیر برند چهره و صدای یک برند است. شخصی است که به نمایندگی از برند، محصولات و خدمات آن را تبلیغ می کند و پیام های برند را به گوش مخاطبان می رساند. سفیر برند شخصیتی شناخته شده و تأثیرگذار است که تلاش می کند تا از قدرت اجتماعی خود برای افزایش آگاهی از برند و کمک به فرآیند فروش استفاده کند و تجربه ای به یاد ماندنی برای مشتریان خلق کند.

انواع سفیر برند

به طور کلی سفیر برند را می توان به سه نوع طبقه بندی کرد:

سلبریتی

احتمالاً برای یک بار هم که شده تبلیغات سس بیژن را با بازیگری امین حیایی در تلویزیون دیده اید. خوب چه ایده ای بهتر از استفاده از افراد مشهور با میلیون ها دنبال کننده، به عنوان سفیر برند ؟! واضح است که تصویر سلبریتی ها توجه مصرف کننده را به خود جلب می کند، چون این افراد محبوب هستند و طرفداران وفادار زیادی دارند. این روش اغلب منجر به افزایش فروش و محبوبیت برند می شود.

از دیگر نمونه های سفیربرند سلبریتی میتوان به حضور نوید محمدزاده در تبلیغات سن ایچ، سیامک انصاری در تبلیغات بایا، و… اشاره کرد.

حسن نیت

سفیرانی که با یک سازمان خیریه یا یک موسسه غیرانتفاعی مرتبط هستند، به عنوان سفیر برند حسن نیت شناخته می شوند. هدف اصلی این سفیران انجام مسئولیت های اجتماعی (Social Responsibilities) و افزایش آگاهی از برند (Brand Awareness) است. آنها مردم را تشویق می کنند تا داوطلبانه به فعالیت های خیرخواهانه بپردازند.

از جمله سفیران حسن نیت میتوان به علی دایی به عنوان سفیر یونیسف ایران، بهاره کیان افشار به عنوان سفیر موسسه خیریه بهنام دهش پور نام برد.

چرا مسئولیت اجتماعی برند مهم است؟

تبلیغات

سفیران برند تبلیغات، نام برند را در رویدادها و مناسبت های خاص تبلیغ می کنند. وظیفه آنها تأیید نام برند با حضور در محل برگزاری کمپین های تبلیغاتی است. آیا با این نوع سفیران برند آشنا هستید؟ برای ما در نظرات این مقاله ذکر کنید.

چگونه شرکت ها سفیران برند را پیدا می کنند؟

برای انتخاب یک سفیر برند ایده آل باید چند قدم را طی کرد :

قدم اول: سفیر برند را تعریف کنید

چه کسی برای معرفی صنعت شما ایده آل تر است ؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا واجد شرایط معرفی برند و محصولات شما باشد؟ یک سفیر برند خوب به عنوان یک فرد تأثیر گذار باید از قبل در جامعه اثر مطلوبی از خود به جای گذاشته باشد. سفیر برند، ارتباطات خوب و طرفداران وفاداری دارد.

قدم دوم: در جای مناسب به دنبال سفیر برند باشید

امروزه اکثر سفیران برند را می توان به صورت آنلاین پیدا کرد، معمولاً قلمرو آنها فضای وب و شبکه های اجتماعی است! به عنوان مثال یک بلاگر تأثیرگذار می تواند گزینه ای برای انتخاب سفیر برند باشد. شبکه های اجتماعی مثل توییتر، اینستاگرام و لینکدین نیز مکان های مناسبی برای جستجوی سفیر برند هستند.

البته این را هم بگوییم که انتخاب سفیر برند بستگی به اهداف شما دارد. به عنوان مثال اگر می خواهید شهرت برند خود را افزایش دهید، بلاگرها، اینفلوئنسرها یا سلبریتی ها می توانند انتخاب شما برای سفیر برند باشتد. اگر به دنبال تبلیغات دهان به دهان و توصیه های روزانه هستید، طرفداران، مشتریان وفادار یا حتی کارمندان شما می توانند سفیر برند شما باشند.

شما همیشه می توانید با انواع مختلف سفیران برند برای اهداف مختلف کمپین های خود کار کنید.

بازاریابی دهان به دهان چیست و 3 دلیل اهمیت بازاریابی توصیه ای برای برند

قدم سوم: رابطه خوبی با سفیر برند برقرار کنید

ارتباط خوب با سفیر برند یک رابطه طولانی مدت را تضمین می کند و بنابراین می توانید خوشبین باشید که طرفداران بیشتری بدست می آورید و فرصت های جدیدتری را تجربه می کنید.

چرا از سفیر برند استفاده کنیم؟

هر شرکتی به یک “چهره” نیاز دارد، یک شخص واقعی که ارزش ها و لحن صدای برند را به اشتراک بگذارد. تحقیقات نشان داده که مردم به توصیه های افرادی که می شناسند، بیشتر از تبلیغات سنتی اطمینان می کنند. سفیر برند اعتبار نام برند را برای مصرف کنندگان افزایش می دهد.

یک کارمند، یکی از طرفداران بزرگ برند شما یا حتی یک مشتری به راحتی می تواند سفیر برند شما شود. این فرد باید جزئیات محصول، چشم انداز و رسالت برند شما را بشناسد، تجربه بازاریابی داشته باشد و البته سخنران خوبی هم باشد.

طبیعتاً افراد واقعی با امتحان کردن یک محصول یا خدمت و توصیه آن به مخاطب هدف، مخاطبان بیشتری را جذب می کنند. علاوه بر این، آن ها به جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی کمک می کنند.

دلایل اهمیت سفیر برند به شرکت چهره انسانی می بخشد

یک نام برند به خودی خود چیزی بیش از یک اسم یا تصویر نیست. این سفیر برند است که می تواند به برند چهره انسانی و ملموس ببخشد و یک تجربه ارزشمند برای مشتری خلق کند.

ویژگی انسانی بخشیدن به شخصیت برند : 8 نکته برای واقعی کردن صدای برند و (شنیده شدن آن)

آگاهی از برند را افزایش می دهد

سفیران برند با استفاده از تکنیک تبلیغات دهان به دهان، آگاهی از برند را افزایش می دهند. آنها همچنین با استفاده از وبلاگ ها یا شبکه های اجتماعی خود و تکنیک های بازاریابی ارجاعی، می توانند به افزایش بازدید از وب سایت یا صفحات اجتماعی شما و جذب مشتریان بالقوه کمک کنند.

از اعتبار نام برند محفاظت می کند

سفیران برند با دفاع از نام برند در زمان انتشار اخبار یا نظرات منفی، از اعتبار یک شرکت محافظت می کنند. در بعضی موارد، سفیر برند تجربیات شخصی خود را در رابطه با نام برند به اشتراک می گذارد تا اوضاع آرام شود.

یک نوع پشتیبان برای مشتری است

بسیاری از مشتریان از امتحان کردن برند جدیدی که برایشان آشنا نیست، مطمئن نیستند. آنها تمایل دارند قبل از تصمیم به امتحان کردن، سوالات زیادی بپرسند. به همین دلیل بیشتر مشتریان به دنبال نظرات بلاگرها و اینفلوئنسرها هستند. یک سفیر برند که از بین بلاگرها و اینفلوئنسرهای محبوب انتخاب شده است، می تواند نقش مهمی در جلب اعتماد مشتریان جدید داشته باشد.

یک سفیر برند موفق چه ویژگی هایی دارد؟

شاید این سوال برایتان پیش آمده باشد که چگونه می توان یک سفیر برند موفق شد. در ادامه برخی از ویژگی های ضروری یک سفیر برند موفق را ذکر می کنیم :

حضور آنلاین

ما در دنیای ارتباطات زندگی می کنیم و هرچه سفیر برند بتواند با افراد بیشتری ارتباط داشته باشد، برای شرکت مفیدتر خواهد بود. بنابراین لازم است که یک سفیر برند حضور آنلاین مستمر داشته باشد. هرچه این حضور آنلاین بیشتر باشد، تأثیرگذاری پیام ها و تبلیغات روی مردم آسان تر می شود.

علاقه واقعی به نام برند

سفیر برند وقتی می تواند در مشتری هیجان و اشتیاق خرید ایجاد کند که خودش علاقه واقعی به نام برند داشته باشد، با هیجان در مورد آن صحبت کند یا حتی یکی از مشتریان یا دنبال کنندگان نام برند در گذشته باشد.

خلاقیت

یک سفیر برند خوب باید از بقیه متمایز باشد. او باید مثل جرقه ای باشد که با ایجاد روش های بازاریابی منحصر به فرد و سرگرم کننده، به برندی که معرفی می کند، زندگی ببخشد.

قابل اعتماد بودن

هم مصرف کنندگان و هم برندها به دنبال رابطه ای پایدار هستند که بر اساس اعتماد و ثبات بنا شده باشد. سفیران برند نه تنها به محصول و نام برند، بلکه به مردم و ایجاد روابط با آن ها نیز باید علاقه داشته باشند. حفظ ارتباطات قوی با مردم، ضمن ایجاد هویت برند پایدار و ارتقاء فروش، باعث وفاداری مشتریان به برند خواهد شد.

هویت برند (Brand Identity) چیست؟ و چگونگی توسعه آن

سفیر برند چه کاری انجام می دهد؟

سفیر برند به منظور طراحی و اجرای استراتژی هایی برای افزایش فروش محصولات، با تیم فروش و بازاریابی همکاری نزدیک دارد. او با دوست داشتنی تر و واقعی تر کردن برند برای مردم به آن اعتبار می بخشد تا مصرف کنندگان بتوانند راحت تر به نام برند اعتماد کنند.

به طور کلی نقش هایی که یک سفیر برند ایفا می کند، به شرح زیر است:

دستیابی به اهداف فروش و بازاریابی

سفیر برند با ارائه پیشنهادات و استراتژی های جدید، به تیم فروش و بازاریابی شرکت کمک می کند تا مأموریت مورد نظرشان را انجام داده و به اهداف خود برسند.

افزایش قابلیت دیده شدن برند

شاید به جرأت بتوان گفت که هیچ روش بازاریابی تأثیرگذار دیگری وجود ندارد که بتواند مانند سفیران برند، یک نام تجاری، خدمت یا محصول را تبلیغ و پروموت کند. سفیر برند با تعامل موثر با مصرف کنندگان، تصویری مثبت از شرکت ایجاد می کند.

تجزیه و تحلیل محصول

سفیر برند محصول یا خدماتی را که باید تأیید شود، بررسی و تجزیه و تحلیل می کند. او جلساتی با تیم های فروش و بازاریابی ترتیب می دهد، در اجرای ایده های بازاریابی جدید کمک می کند و برنامه هایی را برای تبلیغ استراتژی های بازاریابی تدوین می کند.

در بخش انتهایی این مقاله فهرست کاملی از وظایف یک سفیر برند را می توانید ببینید :

وظایف سفیران برند کمک در ایجاد محتوا (به عنوان مثال نوشتن پست بلاگ، بررسی محصول و …) ارائه بازخورد درباره محصولات/خدمات جدید شرکت تبلیغ نام برند از طریق اکانت های شخصی خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاری و پاسخ به نظرات و درخواست های مشتریان از طریق شبکه های اجتماعی  نظارت بر بازخورد مشتریان و ارسال نظرات و شکایات به بخش بازاریابی شرکت مشارکت در بازاریابی محصولات و خدمات شرکت شرکت در نمایشگاه های تجاری به عنوان نماینده و سخنگوی شرکت  شبکه سازی و ایجاد روابط قابل اعتماد با مشتریان بالقوه  استفاده از تکنیک های بازاریابی دهان به دهان و ارجاع نام برند به دوستان برای ایجاد آگاهی از نام برند  کمک به سازماندهی رویدادها و کمپین های بازاریابی و مشارکت در بازاریابی رویدادی  پیگیری درخواست های مشتریان و ارائه و پیشنهاد ایده های تبلیغاتی جدید در راستای ترجیحات مشتریان پیگیری و گزارش فعالیت های بازاریابی رقبا  تعامل با مشتریان احتمالی آینده و مشتریان فعلی به شیوه ای حرفه ای و دوستانه ایجاد و حفظ روابط با فروشندگانی که محصولات یا خدمات شرکت را می فروشند درک چشم انداز، مأموریت، اهداف، محصولات و خدمات شرکت برای نشان دادن صدا و شخصیت برند در رویدادهای مختلف  ارسال ویدئوها و نظرات درباره محصولات یا خدمات شرکت و دعوت از دوستان برای شرکت در رویدادها از طریق شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتن ایده ها با مدیران بازاریابی و تبلیغات شرکت در مورد روش های جدید تبلیغ برند  اندازه گیری نرخ تبدیل و سایر معیارها برای کمپین های در حال برگزاری و انجام اصلاحات در صورت لزوم

به عنوان نکته آخر باید بگوییم که برای موفقیت در بازار رقابتی امروز، شما نیاز دارید که برند خود را از یک اسم یا تصویر، به چهره ای انسانی تبدیل کنید که با مشتری ارتباط عاطفی برقرار می کند و بر احساسات او تأثیر می گذارد و این همان کاری است که یک سفیر برند برای شما انجام می دهد.

5/5 - (1 امتیاز)

روابط-عمومی-چیست-و-7-گام-اعلان-عمومی
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

سرفصل های مقاله

اگر بخواهیم روابط عمومی را در یک جمله تعریف کنیم، می توان چنین تعریفی را برای آن لحاظ کرد :“استفاده از رسانه های خبری یا مطبوعات تجاری و مربوط به کسب وکار برای انتشار و انتقال داستان­ های مثبت در مورد شرکت یا محصولات و خدمات شما؛ ترویج و ایجاد رابطه ای خوب با اصحاب رسانه محلی.”به نظر شما این تعریف می تواند تعریف جامع و کاملی از روابط عمومی در کسب و کار باشد؟ خب ممکن است بگویید ما می توانیم با انجام تبلیغات داستان جذاب برند خود را در جراید انتشار دهیم. آیا این کار روابط عمومی محسوب می شود ؟پس همچنان با این سوال مواجه هستیم که روابط عمومی یا همان PR معروف چیست؟ و چگونه و از چه نظر با تبلیغات فرق دارد؟ روابط عمومی مفهوم مقابل تبلیغات است. در تبلیغات، شما مبلغی را پرداخت می کنید تا پیام تان در روزنامه، تلویزیون یا رادیو و یا سایر کانال های ارتباطی، به نمایش درآید. در روابط عمومی، برای مقاله ای که برند شما را به صورت برجسته نشان می دهد مبلغی پرداخت نمی شود. گزارشگر، براساس نتایج  و اطلاعاتی که تحقیقات خود به دست آورده است، در مورد برند شما می نویسد یا برای آن ویدیو درست می کند و نهایتا به صورت صوتی یا چاپی خبری را در مورد برند یا محصولات شما منتشر می کند.شاید بد نباشد برای روشن تر شدن تفاوت روابط عمومی و تبلیغات، مروری بر مقاله ی زیر در خصوص تبلیغات داشته باشید تا با روش های مختلف تبلیغات آشنا شوید :

]

تبلیغات

]

Publicity چیست؟ توجه، اعلان و آگهی برای یک شخص، یک موجودیت (مانند برند) و یا هر چیز دیگری توسط رسانه. از این پس این واژه را در مقاله اعلان عمومی می نامیم. به چند دلیل اعلان عمومی از تبلیغات اثرگذارتر است اعلان عمومی از نظر هزینه بسیار مقرون به صرفه تر از تبلیغات است. حتی اگر اعلان عمومی مجانی نباشد، تنها هزینه ی شما عموما هزینه ی تلفن و ایمیل زدن به رسانه خواهد بود. اعلان عمومی عمر طولانی تری نسبت به تبلیغات دارند. مقاله ای که در مورد برند شما منتشر شود بیشتر از تبلیغات به یاد خواهد ماند. اعلان عمومی نسبت وضعیت معمول تبلیغات به مخاطبان بسیار بیشتری دسترسی دارد. گاهی اوقات داستان شما ممکن است توسط خبرگذاری های ملی منتشر شود، و اخبار برند شما در کل کشور پخش شود. در آخر، و مهمترین تفاوت اعلان عمومی نسبت به تبلیغات، افراد عموما به اعلان عمومی خیلی بیشتر از تبلیغات اطمینان می کنند. خوانندگان حس می کنند اگر طرف سومی( مانند روزنامه ها، مجلات یا رادیو و تلویزیون) در مورد برند گزارشی بنویسد و داستانی را بیان کند، حتما برند شما کار ارزشمندی انجام داده است.

همانطور که کسب وکارتان رشد می کند، روابط عمومی به جزئی مهم در اجتماع و صنعت شما بدل می شود. این به آن معنا است که PR عموماً بیشتر از یک اعلان و آگهی ارزش می یابد. و این یعنی فرصت های بهبود یافته برای استفاده از روابط عمومی به عنوان بخشی از آمیخته بازاریابی. PR ابزاری عالی است چراکه سبب می شود برند شما بدون آنکه مستقیما برایش پولی خرج کنید، در معرض دید قرار بگیرد. واژه ی ” مستقیماً ” با دقت در این عبارت انتخاب شده است. حقیقت آن است که، ممکن است شما برای ذکر شدن برند یا محصولات تان در گزارش های خبری به صورت چاپی و شنیداری دیداری، چک نکشید. اما عموماً روابط عمومی های خوب بدون تلاش محقق نمی شوند. دریافت اعلان عمومی خوب معمولا نیازمند برنامه ریزی دقیق، تلاش مداوم، و، اغلب، هزینه کردن برای ایمیل زدن به رسانه، نویسندگان تبلیغات و مشاوران PR، است.

خبر خوب آن است که، به عنوان موسس یک شرکت در حال رشد، شما در جایگاه اول هستید تا داستان برندتان توسط مصرف کنندگان و رسانه ها شنیده شود. تمام آنچه لازم انجام دهید آن است که اجازه دهید دیگران بفهمند که وجود دارید و منبع تخصصی اطلاعات یا پیشنهدات و راهکارها در صنعت خود هستید. مورد توجه قرار گرفتن به عنوان متخصص یک صنعت می تواند برای کسب و کار شما شگفتی بیافریند. اما چگونه به عنوان متخصص صنعت تان شناخته شوید ؟ از اینجا آغاز کنید که مطمئن باشید در حد توانایی تان در مورد کسب و کار، محصولات و صنعت خود می دانید. تا آنجایی که می توانید با هر گروهی ارتباط برقرار کنید.( اگر صحبت های عمومی و حضور در اجتماع باعث می شود کمی بترسید، بهتر است بر این ترس غلبه کنید. این مورد یکی از مهارت هایی است که به عنوان کارآفرین به آن نیاز پیدا خواهید کرد.) برای صحبت با سازمان های کلیدی، باشگاه های خدماتی، گروه های کسب و کار یا هر کس دیگری که ممکن است به آنچه می گویید و انجام می دهید علاقه مند باشد، داوطلب شوید. البته این مورد را بدون پرداخت وجه انجام دهید، و به صورت دوره ای انجام دهید و به عنوان یک تفریح و سرگرمی آن را در نظر بگیرید. با انتشارات تجاری صنعتی ارتباط برقرار کنید و برای نوشتن مقاله، ستون یا نظرات خود در آنها اعلام آمادگی کنید.( اگر نمی توانید این کار را انجام دهید برای سردبیر نامه بنویسید) سمینارها و کنگره های که به کسب و کار شما مربوط اند را دنبال کنید، در نشست های این چنینی می توانید بر دانش خود بیافزایید. در برنامه های گفتگو تلویزیون و رادیو به عنوان میزبان (یا مهمانی عادی یا شرکت کننده) ظاهر شوید.

تمام این کارها را انجام دهید، و با زمانی که صرف ارتباط با اصحاب رسانه می کنید می توانید خود را به عنوان متخصص حوزه ی کاری خود معرفی کنید، اینگونه چندین اعتبارنامه از بخش های مختلف خواهید داشت و کم کم به سوژه ی خبری تبدیل می شوید.در این مقاله به تعریف روابط عمومی، تفاوت ان با تبلیغات و نحوه ی عملکرد آن پرداختیم. بدهی است PR از اهمیت بالایی برای شرکتها برخوردار است چرا که به طور مستقیم با اعتماد مخاطبان در ارتباط است. بنابراین سعی کنید این مورد را در استراتژی بازاریابی شرکت خود بگنجانید. و سعی کنید به گونه ای عمل کنید که فرصت های اینچنینی برای شرکت شما میسر شود.

چرا برخی از شرکت ها در خلق روابط عمومی و انتشار خبر در مجامع عمومی و به شهرت رسیدن موفق عمل می کنند در حالی که سایرین اینگونه نیستند؟ اگر می خواهید با مفهوم روابط عمومی و واژه ی Publicity بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می کنم حتماً مقاله ی روابط عمومی چیست را مرور کنید، تا مطالب مقاله ی پیش رو را بهتر درک کنید.

7 گام خلق اعلان عمومی (Publicity) موفق در فرآیند روابط عمومی

در طول زمان بارها و بارها ثابت شده است، که مهم نیست کسب و کار شما چقدر کوچک یا بزرگ باشد، کلید اصلی در خلق اعلان عمومی موفق،  شناسایی بازار هدف و توسعه کمپین روابط عمومی است که به خوبی تعریف شده باشد.

اعلان عمومی چیست؟

اعلان عمومی Publicity چیست؟ توجه، اعلان و آگهی برای یک شخص، یک موجودیت (مانند برند) و یا هر چیز دیگری توسط رسانه است. از این پس این واژه را در مقاله اعلان عمومی می نامیم.

اگر می خواهید برند، محصولات یا شرکت شما در میان رقبایتان شناخته شود، و قصد ندارید برای اینکار از تبلیغات استفاده کنید، اما به دنبال روشی با نهایت تاثیرگذاری هستید، روابط عمومی بهترین گزینه ی پیش رو است. البته باید برای استفاده از آن هوشمندانه رفتار کنید. برای آنکه کسب و کار خود را به شهرت برسانید و از اعلان عمومی استفاده ای بهینه و کارآمد داشته باشید، 7 گام زیر را دنبال کنید : بیانیه جایگاه خود را بنویسید

Positioning یا جایگاه یابی از جمله اقدامات مهمی و ضروری برندینگ و تهیه ی استراتژی بازاریابی شرکت می باشد. جایگاه یابی مشخص می کند برند و کسب و کار شما در بازار چه جایگاهی دارد، و چه چیزی برند شما را از سایرین متمایز می کند. وقتی جایگاه شما در بازار مشخص باشد، پس مخاطبان هدف خود را نیز خواهید شناخت و می دانید چگونه باید با آنها ارتباط برقرار کنید.

یکی از مواردی که شما را در جایگاه یابی و شناخت مخاطبان هدف یاری می دهد، تحقیقات بازار است. مقاله ی زیر را بخوانید تا باروندهای آن آشنا شوید.

اهداف خود را فهرست کنید

امیدوارید از اجرای برنامه ی اعلان عمومی به چه هدفی برای شرکت خود دست یابید؟ 5 هدف اصلی خود با اولویت آنها مشخص کنید. در مورد تعریف و مشخص کردن اهدافتان شفاف و روشن برخورد کنید و همیشه موعد مقرری را برای تحقق آنها تعیین کنید. مثلا یک سایت سرگرمی ممکن است این هدف را داشته باشد که مخاطبان را به سمت سایت خود بکشند و به این گونه ترافیک و بازدید از سایت خود را بالا ببرد تا بتواند کسب درآمد داشته باشد.

مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید

گروه هدف شما شامل بانوان است یا آقایان؟ رنج سنی آنها چگونه است؟ سبک زندگی آنها به چه صورت است؟ عادات خرید کردن و مقر و سطح کسب درآمد آنها به چه شکل است؟ کجا زندگی می کنند؟ پاسخ دادن به پرسش های اینچنینی به شما کمک می کند فرآیند اعلان عمومی خود را به خوبی مدیریت کنید.

رسانه ی هدف خود را مشخص کنید

روزنامه ها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی که ممکن است متناسب با زمینه کاری شما باشد را انتخاب کنید. لیست کاملی از رسانه هایی که می خواهید هدف بگیرید تهیه کنید، سپس با آنها تماس بگیرید، و سپس بررسی کنید با توجه به حوزه ی کاریتان با کدام یک باید ارتباط برقرار کنید. گزارشگری مشخص یا تهیه کننده ای را تعیین کنید تا حوزه ی شما را پوشش دهد و بتوانید به راحتی و مستقیم با آنها ارتباط برقرار کنید. لیست رسانه ها را می توانید از طریق ایمیل یا جراید کثیر الانتشار مربوط به دست آورید.

با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده برای خودتان لیستی از رسانه های مناسب و اطلاعات مورد نیاز مانند آدرس، کانال ارتباطی و شخصی به عنوان رابط، را در آن ذخیره کنید. بدانید کارهای بزرگ و پر سر و صدا توسط رسانه ها پوشش داده می شوند، پس سعی کنید بهترین آنها را در کنار خود داشته باشید.

زوایای داستان خود را توسعه دهید

رسانه ای که می خواهید با آن همکاری کنید را در ذهن داشته باشید، و سپس فهرستی از ایده هایی که می توانید به آنها ارائه دهید، تهیه کنید. زوایای داستانی را که می خواهید در مورد آن بخوانید یا در تلویزیون مشاهده اش کنید را گسترش دهید. یک جلسه ی 45 دقیقه ای طوفان مغزی با شریک، همکاران و یا حتی کارکنان خود برگزار کنید تا به ایده های جدید برسید.

مثلا اگر مغازه ی اسباب بازی فروشی دارید می توانید به کودکان یک بیمارستان اسباب بازی هدیه دهید و سپس از همکاران خود در رسانه بخواهید در این مورد گزارشی تهیه کنند و آن را در رسانه های مختلف خود به اشتراک بگذارید.

جنجالی و پر سر و صدا باشید

افکار خود را روی کاغذ بیاورید، و گزارشی تحت عنوان “گزارش جنجال” تهیه کنید. با یک سوال یا حقیقتی جالب شروع کنید که به کسب و کار شما و متوسط مخاطبان تان مرتبط باشد. برای مثال اگر، اگر برای مجله ای مطلب می گذارید که مربوط به سالمندان است، می توانید با طرح چنین پرسشی شروع کنید ” آیا می دانستید بیش از نیمی از خانم های مسن بالای 50 سال هنوز شروع به پس انداز برای دوران بازنشستگی خود نکرده اند؟” سپس آنها را به سمت پیشنهاد هیجان انگیز و پر سر و صدای خود هدایت کنید.

اگر به نظرتان مناسب بود همراه با نوشته تان این اخبار را از طریق مطبوعات به انتشار برسانید. حتما مطمئن شوید که در تمام مکاتبات و ارتباطاتتان با مطبوعات به جایگاه خود توجه کرده اید تا قادر باشید به بهترین نحو Publicity را برند خود اجرا کنید.

دنبال کنید

دنبال کردن اصلی است که پوشش دهی را تضمین می کند. 4 تا 6 روز بعد از ارسال اطلاعات صبر کنید، سپس از طریق تماسی تلفنی دنبال نامه جنجالی که برای مجله ای نوشته بودید را بگیرید. اگر پیام گذاشتید اما با شما تماس نگرفتند، آنقدر پیگیری کنید تا بالاخره موفق شوید با آنها صحبت کنید. دومین پیام را با فاصله ی کمتر از 5 روز قبل از تماس اول، نگذارید. اگر از شما درخواست اطلاعات اضافه کردند، سریعا اطلاعات را برای آنها بفرستید و مجددا پیگیر باشید تا تایید کنند که اطلاعات را دریافت کرده اند.

اگر موفق به تماس تلفنی شدید، به یاد داشته باشید که فردی که با شما صحبت می کنند ممکن است بسیار مشغول باشد. بنابراین مودب باشید و بپرسید آیا زمان صحبت کردند دارند یا خیر. اگر زمان نداشتند به آنها پیشنهاد دهید تا در زمان دیگری با آنها صحبت کنید. و اگر زمان داشت مختصر و مفید و در کوتاه ترین زمان ممکن موارد ضروری گزارش خود را بیان کنید و پیشنهاد دهید که اطلاعات تکمیلی در خصوص ایده داستانتان بفرستید.

موارد زیر کمک می کند پیگیری شما در خلق اعلان عمومی با موفقیت پیش برود : اگر ایده ی شما رد شد از گزارشگر بپرسید آیا می تواند شخص دیگری را به شما معرفی کند، که ممکن است به این موضوع علاقه مند باشد. قبل از اینکه با آنها تماس بگیرید برای خود مرور کنید که دقیقا چه میخواهید بگویید. همه از تعریف شنیدن لذت می برند. اگر گزارشی از گزارشگری که با او صحبت می کنید خوانده اید و واقعا از آن لذت برده اید، این مورد را به او بگویید. این کار نشان می دهد که با فضای کاری آنها آشنا هستید. مصمم باشید. ممکن است همه از ایده ی شما به وجد نیایند. در این صورت علت را جویا شوید و سعی کنید طرح پیشنهادی خود را بهبود ببخشید. بدون اینکه برای گزارشگران مزاحمت ایجاد کنید بر مواضع خود پافشاری کنید. مثلا اگر گزارشگر به نظر خسته می آید بعدا با او تماس بگیرید. مفید باشید و از طریق جمع آوری اطلاعات برای گزارشگر به منبع اطلاعاتی تبدیل شوید. یادتان باشد آنها به ایده ی داستان شما نیاز دارند، چرا که آنها هم به دنبال سوژه ی جنجالی اند. یادتان باشد دستیاران هم ترفیع رتبه می گیرند، پس با همه خوب برخورد کنید.حتی بعد از انتشار هم با آنها در تماس باشید، معلوم نیست در آینده چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. وقتی برنامه ی اعلان عمومی شما با موفقیت پیش رفت و خبرتان به چاپ رسید، حتما از آنها تشکر کنید. برای آنها یادداشت یا کارت تشکر بفرستید، چنین رفتاری تاثیرات بسیار ارزنده ای بر آنها خواهد گذاشت.

برای تلاش های اعلان عمومی خود هم به همان میزانی که برای سایر برنامه های کسب و کارتان وقت صرف می کنید، انرژی و زمان بگذارید. وقتی نتیجه ی کمپین روابط عمومی مشخص شود و تاثیر آن را در کسب و کار خود ببینید بیشتر به کارایی Publicity  ایمان می آورید.

4/5 - (4 امتیاز)

الگوریتم-eat-چیست؟-با-8-سیگنال-آن-آشنا-شوید
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

الگوریتم EAT یا تخصص، اقتدار و اعتماد به عنوان یک الگوریتم غیر مستقیم از سمت گوگل معرفی شده است و در واقع راهی برای تعیین معتبر بودن یک وب سایت برای گوگل باز می کند.

امروز، اگر فکر می‌کنید Google از معیارهای EAT در الگوریتم خود استفاده می‌کند یا می‌خواهید در صورت استفاده در آینده، وب‌سایت خود را در مقابل آن محافظت کنید، می توانید با 8 سیگنال EAT اینکار را انجام دهید.

بیوگرافی نویسنده درج تاریخ مقاله اضافه کردن منابع بیشتر صفحات سیاست سایت جزئیات کسب و کار محتوای تولید شده توسط کاربر HTTPS سیگنال های خارجی و بک لینک

فهرست عناوین

بیوگرافی نویسنده در الگوریتم EAT

یکی از رایج‌ترین راه‌ها برای اعتبار بخشیدن به محتوای خود، نوشتن آن توسط یک متخصص و خبره است. یا حداقل کسی که به ظاهر متخصص است. به همین دلیل است که توصیه می‌شود به جای نوشتن محتوا توسط یک شرکت تولید محتوا یا یکی از کارکنان، نویسندگان خود را با تخصص خود آشنا کنید .

در حال حاضر، بهترین روش برای اینکار آوردن نام و بیوگرافی نویسنده محتوا در صفحه مقاله می باشد.

صفحه نویسنده جایی است که شما به نام آن اهمیت می دهید، بنابراین هرچه اطلاعات بیشتری را وارد کنید بهتر است.

موارد متداول در بیوگرافی نویسنده عبارتند از:

عکسنامعنوان شغلیشرحپروفایل رسانه های اجتماعیتجربه (مدت زمان فعالیت در این زمینه، آثار منتشر شده، پروژه ها و …)سایر مقالات منتشر شده در سایت شما

اگر می‌خواهید یک قدم فراتر بروید، می‌توانید اطلاعات نویسنده را با داده‌های ساختاریافته تقویت کنید ، فقط برای اینکه مطمئن شوید که Google می‌تواند اطلاعات نویسنده را به درستی پیدا و شناسایی کند. در این مورد، دو نوع داده ساختار یافته وجود دارد: طرح واره مقاله و طرح واره شخص.

طرح واره مقاله در صفحه مقاله برای برجسته کردن نام نویسنده و همچنین برخی جزئیات دیگر در مورد مقاله استفاده می شود. می‌توانید آن را به‌صورت دستی، با یک افزونه یا با کمک راهنمای نشانه‌گذاری داده‌های ساختاریافته Google به صفحات مقاله خود اضافه کنید

در حال حاضر هیچ طرح شخصی در Markup Helper موجود نیست، بنابراین فقط می توان آن را به صورت دستی یا با یک پلاگین اختصاصی Schema اضافه کرد. اگر وب سایت شما بر روی وردپرس یا هر پلتفرم CMS دیگری ساخته شده است، مطمئناً تعداد زیادی افزونه وجود دارد که با یک کلیک یک دکمه نشانه گذاری را انجام می دهند.

درج تاریخ مقاله برای الگوریتم EAT

گوگل بارها ادعا کرده است که تاریخ مقاله و به طور کلی تازگی مقاله فاکتورهای رتبه بندی نیستند. آزمایش های متعددی در بین سئوکاران انجام شده است که سعی در اثبات یا رد این ادعاها با تغییر تاریخ همه مقالات در یک وب سایت یا حذف کامل تاریخ ها داشته است. تا اینجای کار، نمی توانم بگویم یک استراتژی واحد وجود دارد که برای همه کار کند.

چیزی که می دانیم این است که تاریخ مقاله برای ورود به Google News مهم در نظر گرفته می شود و در بخش شفافیت خط مشی های Google News فهرست شده است :

ما به طور قطع نمی دانیم که آیا این شامل مقالات غیر خبری می شود یا خیر، اما واضح است که Google معتقد است تاریخ ها به طور کلی به اعتبار محتوای شما کمک می کنند. و به منظور شفافیت کامل، بهتر است هم تاریخ انتشار مقاله و هم تاریخ آخرین به روز رسانی مقاله را درج کنید.

اضافه کردن منابع بیشتر

اکثر سئوکاران بر روی کسب اعتبار از طریق بک لینک متمرکز شده اند- پیوند دادن صفحات دیگر به سایت خود. اما، در واقع می‌توانید با پیوند دادن خودتان به سایر منابع اطلاعاتی معتبر در حوزه کاری خود، مقداری اعتبار به دست آورید.

صاحبان وب‌سایت‌ها اغلب در پیوند دادن به وب‌سایت‌های دیگر نگران هستند، زیرا از، از دست دادن ترافیک و هدر رفتن قدرت پیوند می‌ترسند. اگر شما یک سایت جدید هستید، مزایای ارتباط با سایر سایت های معتبر بسیار بیشتر از خطرات ریختن کمی اعتبار پیوند است.

صفحات سیاست

بارها و بارها، در چندین سند Google، تکرار کرده است که داشتن صفحه‌های خط‌مشی و خدمات مشتری به راحتی می تواند اعتبار و کاربرپسندی وب‌سایت شما را افزایش دهد. به ویژه به ارزیابی‌کنندگان کیفیت دستور داده می‌شود که به دنبال این صفحات بگردند تا قابل اعتماد بودن وب‌سایت را ثابت کنند.

برای این منظور، توصیه می‌کنیم صفحات اختصاصی را برای انواع خط‌مشی‌های مرتبط با وب‌سایت خود ایجاد کنید و سپس از فوتر وب‌سایت خود به آنها لینک دهید:

جزئیات کسب و کار

مشابه نکته قبلی، یکی دیگر از سیگنال های شفافیت در الگوریتم EAT ، افشای اطلاعات مربوط به خود شرکت است. هنگامی که شما کالا، خدمات، مشاوره یا حتی فقط اطلاعات ارائه می کنید، کاربران دوست دارند ببینند چه کسی پشت وب سایت است. شفاف بودن در مورد مالکیت وب سایت یک سیگنال قوی EAT است. در واقع این سیگنال را برای مشتر دارد که در صورت بروز مشکل، پاسخگو می باشد.

برخی از صفحاتی که می توانند به شما در ایجاد حس شفافیت کمک کنند عبارتند از:

درباره ما (چشم انداز، ماموریت، تاریخچه، مزیت های رقابتی)آدرس دفترجزئیات تماس

و اگر می‌خواهید Google تلاش شما برای شفاف‌سازی را تشخیص دهد، می‌توانید دوباره از داده‌های ساختاریافته برای برچسب‌گذاری جزئیات کسب‌وکار افشا شده در وب‌سایت خود استفاده کنید. ابزارها همه یکسان هستند: برخی از پلتفرم های CMS جزئیات کسب و کار شما را به صورت خودکار برچسب گذاری می کنند یا می توانید از یک افزونه استفاده کنید، در غیر این صورت می توانید برچسب ها را به صورت دستی یا با استفاده از راهنمای نشانه گذاری اضافه کنید :

محتوای تولید شده توسط کاربر

داشتن محتوای تولید شده توسط کاربر در وب سایت شما یک راه عالی برای نشان دادن اینکه وب سایت شما کاربران واقعی را جذب می کند و آنها را به اندازه کافی درگیر می کند تا نظرات خود را بنویسند. بنابراین ممکن است ارزش آن را از نظر الگوریتم EAT داشته باشد که به بازدیدکنندگان اجازه دهید نظرات، سوالات و انواع دیگر محتوای تولید شده توسط کاربر را در وب سایت شما بگذارند.

از طرف دیگر، محتوای تولید شده توسط کاربر دروازه ای برای هرزنامه است و گوگل ممکن است در واقع وب سایت شما را به دلیل یک بخش نظر بدون مدیریت جریمه کند. مطمئن شوید که اقداماتی را برای مقابله با هرزنامه ها در وب سایت خود انجام داده اید، از افزونه های تشخیص هرزنامه استفاده کنید یا حداقل، می‌توانید محتوای کاربر را قبل از انتشار مرور کنید. دقت داشته باشید نظرات حاوی پیوند، نظرات غیر مفید و نظرات مخرب ممکن است اطلاعات حساس را منتشر کند یا سایر کاربران را آزار دهد.

HTTPS برای الگوریتم EAT

HTTPS یکی از آن سیگنال‌هایی است که نیازی به معرفی زیاد ندارد – همانطور که اغلب در بخش‌های مختلف اسناد Google، از جمله دستورالعمل‌های ارزیابی کیفیت، گفته می‌شود، HTTPS به‌عنوان یکی از فاکتورهای تجربه صفحه ، همراه با Core Web Vitals، سازگاری با تلفن همراه آورده شده است:

اگر هنوز HTTPS را در وب‌سایت خود فعال نکرده‌اید، با ارائه‌دهنده میزبان خود مشورت کنید – اکثر آنها یک SSL رایگان در دسترس دارند، اگرچه فعال کردن آن ممکن است گاهی اوقات مشکل باشد. در هر حال، می‌توانید یک گواهی رایگان SSL را از Let’s Encrypt دریافت کنید ، اگرچه باید هر شش ماه یکبار تمدید شود.

سیگنال های خارجی در الگوریتم EAT

فراموش نکنید سیگنال های خارجی به خودی خود به وب سایت شما اضافه نمی شوند. البته سیگنال‌های خارجی همچنان برای سیگنال الگوریتم EAT شما مهم هستند و در اینجا دو مورد از آنها وجود دارد که می‌توانید با آن آشنا شوید.

پروفایل بک لینک

کیفیت و اندازه پروفایل بک لینک شما تنها سیگنال های EAT است که گوگل می تواند به صورت الگوریتمی اندازه گیری کند. در حالی که افزایش اندازه پروفایل بک لینک شما یک تعهد بسیار طولانی مدت است.

یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که پروفایل بک لینک موجود خود را برای بک لینک هایی که از صفحات یا وب سایت های اسپم می آیند بررسی کنید.

اگر لینکی از وب سایت های هرزنامه دارید، می توانید با مدیران این وب سایت ها تماس بگیرید تا آنها را حذف کنند یا می توانید آنها را به فایل Disavow اضافه کنید، سپس فایل را دانلود کرده و به ابزار Disavow Google ارسال کنید. ابزار Disavow راهی برای درخواست از گوگل برای نادیده گرفتن این بک لینک ها است.

اگر به دنبال افزایش کیفیت پروفایل بک لینک خود هستید، بهترین راه برای شروع این است که فاصله بک لینک بین خود و رقبای خود را کاهش دهید.

آن دسته از وب سایت هایی که به دو یا چند نفر از رقبای شما لینک می دهند، بهترین گزینه برای ایجاد لینک هستند.

Rate this post
8-قانون-طلایی-در-طراحی-رابط-کاربری
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

به گزارش Intechnic، آژانس جهانی طراحی سایت و UX دیزاین، 79 درصد از کاربران فضای وب، پس از برخورد با سایتی که UX و UI آن را نمی‌پسندند، بدون لحظه‌ای درنگ، اقدام به خروج می‌کنند!

پس مهم نیست مشغول طراحی محصول هستید یا طراحی رابط کاربری یک اپلیکیشن را در دست دارید؛ دانستن یک سری قوانین ثابت و طلایی، مسیر دیزاین شما را دگرگون خواهد کرد.

در این مقاله از وبلاگ وبسیما، با 8 قانون طلایی از بن شاندرمن، دانشمند علوم کامپیوتر استاد و دانشگاه مریلند آمریکا که در زمینه تعامل انسان و کامپیوتر (Human-Computer Interaction) فعالیت می‌کند، آشنا می‌شویم. با ما همراه باشید تا با رعایت 8 نکته ساده اما کاربردی، جرقه‌ای در تحوه تعامل خود با کاربرانتان ایجاد کنید.

قانون اول؛ یکپارچه و سرراست باشید

رنگ، فونت، تصاویر، راهنماها و جملات کوتاه و بلند در سراسر سایت و تمامی عناصر حواس‌پرتی دیگر را درنظر بگیرید. در یک دنیای مملو از هیجانات و رنگ‌های مختلف و کال تو اکشن‌های جذاب اما سرسام‌آور، مجالی برای تفکر و انتخاب باقی نمی‌ماند. پس در چنین شرایطی کاربر بازگشت به نقطه امن خود را انتخاب می‌کند. صفحه نتایج گوگل؛ جایی که از هیاهو خبری نیست!

استفاده از یک پالت رنگی مشخص، فونت استاندارد، سیستم هدایت و ناوبری سرراست و حفظ هارمونی در دیزاین UI اولین نکته‌ایست که باید در طراحی سایت، محصول یا اپلیکیشن رعایت کنیم. یک دیزاین چشم‌نواز، نه تنها حس رضایت را در کاربر افزایش می‌دهد، بلکه در قدم اول اشتیاق او را برای ماندن و گشتن در صفحات وبسایت ما، بالا می‌برد.

قانون دوم؛ میانبرها را دست کم نگیرید

دنیای خسته‌کننده بدون CTRL+C و CTRL+V را تصور کنید! کلیدهای میانبر نقشی اساسی در ایجاد یک تجربه کاربری موفق دارند. هرچقدر هم که سایت یا محصول شما ساده و قابل دسترس باشد، بدون داشتن کلیدهای میانبر نمی‌توانید راحتی دلخواه کاربر را به او هدیه کنید.

تعبیه فرمان‌هایی برای ساده‌ترکردن حرکت کاربر در سایت یا اپلیکیشن، سبب می‌شود فرصت عمیق‌شدن کاربر در امکانات و قابلیت‌های سایت و اپلیکیشن، فراهم باشد.

]

نیاز مشتری و کاربر را بشناسید و بدون تلف‌کردن وقت، او را به مقصد مورد نظرش هدایت کنید.

] قانون سوم؛ فیدبک‌های آموزنده بدهید

هیچگاه از هدایت کاربرانتان غافل نشوید. راهنمایی‌های کوتاه می‌توانند استفاده از قابلیت‌های مختلف سایت را برای کاربران ساده‌تر کنند.

مثلاً در انتخاب پسورد، هر سایت ممکن است شرایط مخصوص به خود را داشته باشد. پسوردهای قابل قبول برای وبسایت‌های مختلف ممکن است به حروف کوچک و بزرگ نیاز داشته باشند یا کاراکترهایی بیش‌تر یا کمتر از 10 عدد را بپذیرند. جملات کوتاهی برای اعلام این ویژگی‌های خاص به کاربران، می‌تواند آن‌ها را از سردرگمی تجات دهد.

قانون چهارم؛ کاربرانتان را در حدس و گمان قرار ندهید

تصور کنید در یک مسابقه دو هستید و و با فاصله زیادی از بقیه شرکت‌کنندگان، به انتهای خط مسابقه می‌رسید. در این لحظه انتظار چه چیزی را دارید؟ بنری برای تبریک اول‌شدن در مسابقه، دست و جیغ تماشاگران و حتی شاید حلقه گلی که به نشانه بُرد، بر گردن شما آویخته می‌شود.

حال در چنین شرایطی، اگر خط پایان را رد کنیم و صدایی جز سکوت نشنویم، نه تنها به بردمان شک می‌کنیم، حتی ممکن است به درستیِ مسیری که در آن دویده‌ایم هم مشکوک شویم.

بیایید جای دونده خوش‌اقبال را با یک کاربر مشتاق به فعالیت در سایتمان جابجا کنیم. کاربر فضای وب مانند یک دونده، نیاز دارد پس از اقداماتی مانند ثبت نام در سایت یا خرید از آن، با پیامی مواجه شود که نشانه اتمام پروسه باشد.

با مطلع‌کردن کاربر از اتمام فرآیند عملیات، نه تنها فرصتی برای تقدیر و تشکر از او ایجاد می‌کنید، بلکه کاربر را برای آغاز یک فرآیند جدید آماده و هدایت خواهید کرد.

پس پیشنهاد می‌کنیم کاربرانتان را در حدس و گمانِ رسیدن به خط انتهایی قرار ندهید و پیش از رسیدن به مرحله گیجی و نگرانی، با یک صفحه جدید یا پیام کوتاه، پایان عملیات را اعلام کنید.

قانون پنجم؛ راه‌حل‌های ساده برای رفع ارورها را فراموش نکنید

آیا ارور خاطره‌انگیز ویندوز XP را به‌خاطر دارید؟ یک صفحه تیره، ساخته‌شده از اعداد و کدهایی که حتی نمی‌دانستیم چه معنایی می‌دهند. در مواجهه با آن ارور نامفهوم، تنها راه نجات دکمه esc بود که طبق یک قانون نانوشته، همه‌مان از آن استفاده می‌کردیم و به‌طرز جالبی، نتیجه می‌گرفتیم!

اما به‌مرور و با شناخته‌شدن اهمیت تجربه کاربر، ارورها برای کاربرهای مختلف قابل فهم‌تر و  حتی گاهی خلاقانه شدند.

اگرچه ممکن است در نگاه اول صفحات و پیغام‌های ارور و خطا چندان بااهمیت به‌نظر نرسند، با این حال نقش بسیار پررنگی در تجربه کاربر خواهند داشت. بدترین کاری که می‌توانید بکنید آن است که صفحات یا پیغام‌های ارور را تخصصی و با ‌زبان اختصاصی کدنویسی نمایش دهید. در این صورت کاربر نه تنها مشکل پیش‌آمده را نمی‌فهمد، بلکه راه حلی مناسبی هم برای رفع آن پیدا نخواهد کرد.

قانون ششم؛ کاربران را با «شروعِ از اول» تنبیه نکنید!

در طراحی و دیزاین UI ابتدا سعی کنید با هدایت صحیح کاربر، اشتباه‌کردن را به حداقل برسانید. با این حال این جمله نباید در ذهن شما موجب آن شود که کاربر را از اشتباه‌کردن بترسانید!

فرض کنید کاربر یک سایت هستید و پس از صرف چندین دقیقه زمان برای پرکردن یک فرم چند صفحه‌ای، به خاطر می‌آورید به‌طور تصادفی برخی اطلاعات را اشتباه وارد کرده‌اید. اگر سایت یا اپلیکیشنی که درحال استفاده از آن هستیم UI مناسبی نداشته باشد، ممکن است با خطایی مواجه شویم که ما را مجبور به پرکردن مجدد فرم‌ها می‌کند؛ آن هم از صفحه اول! احتمالاً می‌توانید تصور کنید این شرایط چقدر آزاردهنده و خسته‌کننده خواهد بود.

اشنایدرمن در کتاب خود اینگونه توضیح می‌دهد: «توجه به قانون ششم، اضطراب کاربران را تسکین می‌دهد. زیرا آن‌ها می‌دانند که خطاها قابل بازگرداندن هستند. به همین دلیل حتی به کاوش در گزینه‌های ناآشنا نیز تشویق می‌شوند.»

پس بهتر است به کاربرانتان اجازه دهید به صفحات برگردند و اشتباهات خود را به‌راحتی تصحیح کنند؛ بدون اینکه نیازی به شروع دوباره داشته باشند.

یکی از بهترین نمونه‌های این گزینه، آپشن Undo و دسترسی به تاریخچه فعالیت‌ها در برنامه‌های ادوبی است. تصور کنید درحال طراحی یک پوستر در محیط Photoshop هستید؛ بخش History در این ابزار محبوب، به ما اجازه می‌دهد بدون آنکه نگران از بین رفتن اطلاعاتمان باشیم طراحی کنیم و درصورت نیاز، به چندین حرکت قبلی خود بازگردیم.

قانون هفتم؛ کنترل اوضاع را به دست کاربر بدهید

کاربران باتجربه شدیداً مایلند هنگام کار با یک محیط جدید، احساس کنند مسئول فضا هستند و مدیریت آن را خودشان در دست گرفته‌اند. اشنایدرمن در این باره می‌گوید: «کاربران غافلگیری یا تغییر در الگوهای رفتاری آشنا را نمی‌خواهند. آن‌ها از سختیِ دریافت اطلاعات حیاتی، ناتوانی در به‌دست‌آوردن نتایج دلخواه و توالی‌های خسته‌کننده برای ورود دوباره و دوباره اطلاعات متنفر خواهند بود!»

بهتر است در طراحی User Interface مسیر را به ‌گونه‌ای بچینید که کاربر احساس کند خود او کنترل اوضاع را در دست دارد و مسیر برای او از پیش نوشته‌شده نیست.

یکی از بهترین و موفق‌ترین نمونه‌های ایجاد حس کنترل برای کاربر، پیغام‌های خروج از برنامه در مایکروسافت آفیس است. پس از آنکه شما برای خروج دکمه Exit یا ضربدر را می‌زنید، سیستم از شما سؤال می‌کند آیا قصد خروج از صفحه را بدون ذخیره‌کردن کار را دارید یا خیر. این نه تنها باعث می شود کاربر احساس کنترل کند، بلکه تضمین می‌کند که در صورت خروج تصادفی، زحمات او از بین نخواهد رفت.

قانون آخر؛ بر روی حافظه کوتاه‌مدت کاربر پافشاری نکنید

به نقل از گزارشگر Live Science، تفاوتی ندارد بسیار باهوشید یا فردی با میزان هوش معمولی هستید؛ حافظه فعال شما در هر بار به‌خاطر سپردن اطلاعات، با یک محدودیت 3 الی 4تایی مواجه است. این بدان معناست که ما به‌عنوان طراحان UI باید تا جای ممکن بار بخاطرسپردن اطلاعات مختلف را از روی دوش کاربران برداریم.

اما چگونه؟

برای واضح‌ترشدن منظور شاندرمن، با چند مثال ساده در این مبحث عمیق‌تر می‌شویم.

آیا برای شما پیش آمده است که با هربار ورود به وبسایت دلخواهتان، اطلاعات کاربری شما از نو درخواست شود؟ معمولاً کلافگی ناشی از واردکردن اطلاعات، می‌تواند سبب پشیمانی کاربر از حضور در سایت و نهایتاً خروج او شود.

کاربران را مجبور نکنید هر بار که از وبسایت شما خرید می کنند اطلاعات شخصی خود را دوباره وارد کنند یا هر بار که وارد وبسایت شما می شوند آدرس ایمیل و نام خود را از نو اعلام کنند. البته قانون حافظه کوتاه‌مدت فقط به اطلاعات حساب کاربری خلاصه نمی‌شود و می‌تواند به هر شکلی در طراحی شما جای خود را پیدا کند.

یکی از جالب‌ترین روش‌های استفاده از این نقص انسانی، راه حل اپل برای گوشی‌های هوشمند خود است. اگر تابه‌حال آیکون‌های گوشی موبایل خود را جابجا نکرده‌اید، حتماً در صفحه اصلی آن، سه یا چهار آیکون اصلی تماس، پیامک، گالری و دوربین (ممکن است این آیکون‌ها متفاوت باشند) را می‌بینید.

چیدمان این آیکون‌ها براساس همین اصل به‌یادداشتن سه یا چهار چیز در زمان واحد، انجام گرفته است که با هوشمندی شرکت اپل آغاز شد و امروزه تقریباً به‌صورت پیشفرض در تمامی گوشی‌های موبایل اندروید و ios دیده می‌شود.

پس سعی کنید مختصر و هوشمندانه اطلاعات بدهید تا در ذهن مخاطبانتان ماندگار شوید!

به‌دنبال ایجاد ارتباطی دوستانه، صمیمی و انسانی باشید!

در این مقاله از وبلاگ وبسیما، 8 قانون طلایی از زبان بن اشنایدرمن را با هم یاد گرفتیم. هرچقدر بیشتر درباره اصول طراحی UI و UX مطالعه کنیم و بخوانیم، در نهایت به همان اصل اولیه و پایه برمی‌گردیم؛ راحتی و دسترسی کاربران را در اولویت خودتان قرار بدهید.

آیا این 8 قانون طلایی از اشنایدرمن برای شما مفید بود؟ از شما دعوت می‌کنیم نظرات و سؤالات خود را در قسمت پرسش و پاسخ همین مقاله بنویسید.

کپی-رایت-copy-right-چیست-و-قانون-کپی-رایت-هزاره-دیجیتال
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

کپی رایت چیست؟ با شنیدن این نام چه چیزی در ذهن تان تداعی میشود؟ Copyright یا Copy write ؟ کپی رایت از جمله کلماتی است که از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی و زبان کسب و کار شده است.

با اینکه تفاوت این دو کلمه در انگلیسی کاملا مشهود است اما در فارسی هر دو به یک نام خوانده میشوند، با توجه به آنکه Copyright و Copy Write هر دو در بازاریابی و کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرند خوب است که با این دو واژه بیشتر آشنا شوید.

Copy Right، کپی رایت یا حق نشر یا حق تکثیر یا حق نسخه برداری نوعی حمایت از مالکیت معنوی است که توسط سازمان مالکیت فکری جهانی ارائه شده است. در این مقاله مختصری از ماهیت کپی رایت، حقوق صاحب اثر، نحوه ثبت پتنت یا نمونه اولیه و حق رایت و اهمیت داشتن سند کپی رایت در کسب و کار شما ارائه خواهد شد.

حفاظت از حق نشر یا نسخه برداری برای آثار اصلی صاحبان اثر در قالب ملموس، چه نسخه منتشر شده یا منتشر نشده، معین شده است. آثاری که می توانند توسط قوانین حق تکثیر محافظت شوند عبارتند از نقاشی، آثار ادبی، نمایش های زنده، عکس ها، فیلم ها، نرم افزارها، پتنت یا نمونه اولیه، لوگو، رنگ لوگو، شعار منحصر به فرد لوگو، دستور پختی خاص و هرآن چیزی که منحصرا در اختیار برند یا کسب و کار شما است.

Copy Write یا کپی رایت به معنای نوشتن تبلیغ برای کمپین است و Copy Writer شخصی است که برای کمپین های تبلیغاتی متن مینویسد. بنابراین ممکن است این اصطلاح یا اصطلاحاتی مانند Ad copy (پیام تبلیغ) را در زمان نوشتن متن تبلیغات خود برای یک کمپین تبلیغاتی به وفور شنیده باشید.

آنچه در خصوص نوشتن پیام تبلیغ مهم است جذاب بودن آن و همچنین برجسته کردن داستان برند از طریق متن تبلیغ است در نتیجه پیام نویسان باید علاوه بر قلمی گیرا و جذاب بر برند و داستان آن هم اشراف کامل داشته باشند.

کپی رایتر کیست و 7 راهکار برای موفقیت یک کپی رایتر

کپی رایت (Copy Right) چیست؟ یک مرور کلی

لغت کپی رایت اینگونه تعریف می شود “حق انحصاری یک فرد برای تولید، انتشار و یا فروش اصل اثرش (به عنوان یک اثر ادبی، موسیقی، نمایشنامه ای، هنری یا معماری و تجاری و…). “باید بدانیم که قانون کپی رایت “شکل بیان مادی” را پوشش می دهد نه مفاهیم، ایده ها، تکنیک ها یا حقایق واقعی در یک کار خاص. بنابراین برای حفاظت از نسخه برداری یک اثر با آن را به صورت ملموس ثبت کرد.

حقوق مالکیت کپی رایت

 هدف اصلی قانون کپی رایت، حفاظت از زمان، تلاش و خلاقیت خالق اثر است. به همین ترتیب، قانون کپی رایت، حق مالکیت حقوقی خاصی را در اختیار شما قرار می دهد. حقوقی که بدین وسیله برای صاحب اثر لحاظ میشوند عبارت اند از :

تولید مجدد اثر خلق اثرات و کارهای مشتق شده (کارهای دیگر بر مبنای کار اصلی) توزیع نسخه های کار با فروش اجاره یا انتقال مالکیت دیگر انجام کار به صورت عمومی نمایش کار به صورت عمومی

همچنین صاحب اثر نیز حق دارد که دیگران را مجاز به انجام هر یک از حقوق ذکر شده در بالا بداند.

مالک اثر حق انتخاب و توانایی انتقال حقوق منحصر به فرد خود و یا هر زیر بخش از آن حقوق به دیگران را نیز دارد. دفتر حق نسخه برداری برای این انتقال ها فرم ندارد، بنابراین انتقال حق نشر یا کپی رایت معمولا از طریق یک قرارداد انجام میشود.

از لحاظ قانونی لازم نیست که انتقال آن از طریق اداره کپی رایت انجام شود اما ثبت آن ایده خوبی است. اگر نویسنده یا هنرمند در طول اشتغال خود برای یک شرکت اثری خلق کند، معمولا خالق آن اثر (مثلا لوگو) مالک حق نسخه برداری نیست.

این وضعیت به عنوان ” کار یا اثر تحت استخدام”شناخته می شود و مالکیت کپی رایت را به کارفرما یا فردی که این کار را سفارش می کند، می دهند. یک اثر در وضعیت استخدام ممکن است زمانی رخ دهد که یک پیمانکار مستقل برای ایجاد کاری خاص استخدام شود یا توسط کارمند مشغول به کار در سازمان، ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر یک کارمند یک مقاله برای یک شرکت بنویسد، مالکیت حقوقی از آن شرکت است نه نویسنده واقعی.

ثبت نام کپی رایت شما

ثبت اثر در هیچ کجای دنیا ضرورت ندارد و در قانون و عرف کسب و کار هم شما مجبور به ثبت لوگو، رنگ، شعار و اطلاعات خاص برند خود نیستید، اما با توجه به فعالیت در بازار رقابتی امروز که کپی برداری در آن بسیار شایع است، عموما به برندها توصیه میشود با ثبت حق کپی رایت از اثرهای منحصر به فرد خود حفاظت کنند.

درخواست ثبت نام یک حق نسخه برداری حاوی سه عنصر اساسی است : فرم درخواست، هزینه ثبت نام غیر قابل جبران و یک سپرده غیر قابل بازگشت یک نسخه از کار شما. یکی از روش های ثبت نام کپی رایت برای نمونه محصول یا لوگو و … این است که به صورت آنلاین آن را انجام دهید. ثبت نام آنلاین دارای مزایای متعددی از جمله زمان پردازش سریع تر، هزینه های ثبت نام پایین تر و قابلیت ردیابی وضعیت آنلاین بودن شماست.

اطلاعیه حق چاپ

مزایای اطلاع رسانی در خصوص ثبت حق نشر یک اثر به قرار زیر است : اول از همه، به اطلاع عموم می رساند که اثر مورد نظر تحت حفاظت از حق کپی رایت است و همچنین حق کپی رایت متعلق به آن و سالی که در آن منتشر شده است، به این صورت لحاظ می شود.

همچنین افزودن اطلاعیه کپی رایت آسان است زیرا نیاز نیست که دارنده حق نسخه برداری هر نوع اجازه را برای ضبط این اطلاعیه یا ثبت نام در اداره داشته باشد.

دلیل اصلی این که اطلاعیه کپی رایت ایده خوبی است، آن است که متهم از ادعای  «تصادفی» بودن اتفاق در یک پرونده نقض حق نسخه برداری است جلوگیری می کند.

محدودیت حفاظت از کپی رایت

قانون کپی رایت فقط فرم و شیوه ای خاص که در آن اطلاعات یا ایده ها نمایان داده می شود را پوشش می دهند. این قانون شامل ایده ها، مفاهیم، حقایق یا تکنیک های موجود در کار کپی رایت نمی شود. به عنوان مثال، کتاب های کمدی سوپرمن دارای حق نسخه برداری هستند، به این معنی که نمی توان بدون داشتن اختیار از سوی مالک کپی رایت آنها را توزیع و دوباره تولید کرد.

کپی رایت همچنین هر شخصی دیگری را از ایجاد آثار مشابه شامل شخصیت سوپرمن موجود در کتابهای کمدی است، ممنوع کرده است. با این وجود، کپی رایت افراد دیگر را از ایجاد آثاری در خصوص شخصیت های سوپرمن به صورت کلی ممنوع نمی کند. بخاطر داشته باشید چیزهایی که توسط قانون حق کپی رایت تحت پوشش قرار نمی گیرند ممکن است تحت انواع دیگر مالکیت معنوی تحت پوشش قرار گیرد.

به عنوان مثال، ایده ها، روش ها، متدها، سیستم ها و فرآیندها تحت پوشش حق کپی رایت قرار نمی گیرند، اما می توانند تحت قانون ثبت اختراع یا ثبت پتنت محافظت شوند. به طور مشابه، عناوین، اسم ها، شعارها و نمادها نمی توانند کپی رایت شوند اما می توانند علامت تجاری باشند و تحت این عنوان ثبت شوند.

درباره حفاظت کپی رایت با وکیل صحبت کنید

کار کپی رایت شما دارای ارزش است، اما اگر از آن به درستی محافظت نکنید، ممکن است آنچه را که به سختی برای ایجادش تلاش کرده اید را از دست بدهید. درک آن که یک کار کپی رایت است یا نه اولین قدم است. اگر سوال دارید که کار شما برای حفاظت از حق کپی رایت واجد شرایط است یا مایل به کمک برای ثبت نام کپی رایتتان هستید بهتر است با یک وکیل متخصص در این خصوص مشورت کنید.

چگونه می توان با استفاده از حق کپی رایت ازمحتوای وبلاگ محافظت کرد؟

آیا می خواهید محتوای وبلاگ خود را از دزدیده شدن محافظت کنید؟ به عنوان یک وبلاگ نویس، ساعت ها برای ایجاد محتوای اصلی وقت می گذارید. دزیده شدن یا کپی از آن می تواند ناامید کننده و ناراحت کننده باشد در این مقاله چهار گام قانونی در کشورهای آمریکای شمالی برای حفاظت از وبلاگ از نقض حق کپی رایت، از جمله مواردی که محتویات شما دزیده می شود، ارائه می گردد :

از مطالب و وب سایت خود با شرایط استفاده و انصراف محافظت کنید

شرایط استفاده برای وب سایت (که بعضی اوقات به عنوان شرایط خدمات یا شرایط استفاده خوانده می شود) از محتوای وبلاگ شما محافظت می کند بدین وسیله که بازدیدکنندگان وبسایت با باز نگه داشتن سایت یا تایید شرایط استفاده کلیه موارد قانونی مربوط به وبسایت را میپذیرد در نتیجه کپی برداری از مطالب وبسایت قانونی نخواهد بود.

بر این اساس نوشتن مطلبی شبیه ” شما موافقت می کنید که بدون مجوز تغییر، کپی، پخش، فروش، یا توزیع هر گونه مطلب در هر حالتی بدون اجازه خودداری کنید” ضروری است. به هر حال، داشتن این زبان قانونی در وب سایت شما موقعیت تان را زمانی که شخصی محتوای وبلاگتان را بدزدد حفظ مینماید.

وب سایت شما اغلب فروشگاه کسب و کارتان است

سیاست های قانونی خاص نه تنها از محتوای شما محافظت می کند بلکه کسب و کار و درآمد شما را نیز حفظ خواهند کرد. به عنوان یک وبلاگ نویس در نظر داشته باشید اگرچه شما اختیار آنچه خوانندگان در بخش نظرات به اشتراک می گذارند، را ندارید اما هنوز حق مدیریت آن را دارید که می تواند جزئی از شرایط استفاده باشد.

برای ایجاد متن در این شرایط، می توانید یک وکیل استخدام کنید که وب سایت ها و کسب و کارهای آنلاین را درک می کند و یا یک فرم را از وکیل یا شرکتی که فرمهای وکیل را طراحی می کند، خریداری کنید

شرایط استفاده را از کسب و کار دیگری کپی نکنید زیرا این نقض حق نسخه برداری است. همچنین سعی نکنید از خودتان بنویسید وکلا چندین سال برای یادگیری این موضوع به دانشگاه رفته اند. پس از دریافت شرایط وب سایتتان شرایط خود را در پایین صفحه در هر صفحه وب سایت خود، از جمله وبلاگ قرار دهید. همچنین می توانید سلب مسئولیت کنید. این پاراگراف های حیاتی (اغلب مندرج در قسمت شرایط ) از شما در برابر مسئولیت محافظت می کند (یعنی محاکمه)، شاید کسی از محتوایی که در وبلاگ پست می کنید، سواستفاده کند. وبلاگ نویسان باید به وضوح مشخص کنند که محتوای آنها اطلاعاتی است که در جهان قرار داده شده و آنها مسئولیت آنچه را که خوانندگان با این اطلاعات انجام می دهند (یا نمی کنند) ندارند. فکر کنید خواننده یک وبلاگ از دستور غذای سبز وبلاگ شما استفاده کند و سرانجام سر از بیمارستان درآورد. این مشکل از وبلاگ شما نیست، اما مردم کمتر خواستار آن خواهند بود. با شرایط و سلب مسئولیت ها از محتوای وبلاگ خود محافظت کنید. کپی رایت خود را ثبت کنید

در آمریکا ثبت نام پست های وبلاگ با اداره کل کپی رایت ایالات متحده امکان قانونی بودن پرونده ای برای نقض حق نسخه برداری را می دهد. اگر به مبانی حقوقی آشنایی دارید، می دانید حفاظت از کپی رایت به صورت اتوماتیک انجام می شود و پست های شما اموال شما هستند هر دقیقه ای که هر پست را در وبلاگ خود منتشرکنید.

با این حال، برای داشتن حق قانونی برای دعوی، باید این پست را در دفتر دولت ایالات متحده (یا دیگر) ثبت کنید. برای ثبت نام در پورتال ثبت اختراع کپی رایت ایالات متحده، درخواست، پرداخت و پست وبلاگ خود را ارسال مکنید میتوانید پست های وبلاگ را یکباره به  طور کلی ثبت کنید. بسیاری از وبلاگ نویسان هر سه ماه پس از ثبت نام یک بسته پستی برایشان فرستاده می شود.هزینه آن حداقل (35 تا 55 دلار) است که به راحتی قابل پرداخت است.

اگر پست های وبلاگ خود را ثبت نکنید، چاره شما در صورتی که شخصی پست های وبلاگتان را بدزدد این است که با یک نامه توقف و ممنوع بودن یا قانون کپی رایت هزاره دیجیتال (DMCA) محدودیت ایجاد کنید.

اما اگر پست های خود را ثبت نمایید می توانید در دادگاه اقدام کنید و به طور اتوماتیک خسارات قانونی خود را دریافت کنید. نقض کپی رایت یک جرم جدی است، و ثبت نام پست های وبلاگ شما به شما در برابر (و پاداش پولی) هر کسی که محتوای شما را سرقت می کند، حقوقی می دهد. جریمه نقض حق نسخه برداری ممکن است از 750 تا 30000 دلار یا حتی در حد معادل 150،000 دلار تحت شرایط خاصی نظیر نقض قصدی باشد.

یک نامه توقف ارسال کنید

در دنیای آنلاین، محتوا و تصاویر همیشه مورد استفاده قرار گرفته و می گیرند. آیا کسی آن را به طور هدفمند و تصادفی انجام می دهد (هنوز مطمئن نیستید که این اتفاق می افتد،)، اولین گام شما این است که از آنها بپرسید و از آنها بخواهید که متوقف شوند، اگر فرض کنیم که می دانید چه کسی اطلاعات شما را برداشته است.

می توانید یک ایمیل ساده را به عاملین ارسال کنید که حاوی اطلاعاتی است که گرفته شده است. اغلب برای تشخیص این واقعیت که آنها با شما تعامل برقرار کرده اند برای حل این مسئله کافی است. اگر فرستادن یک ایمیل بی نتیجه بود، گام بعدی این است که بلافاصله نامه ای را به صورت رسمی ارسال کنید.

این نامه کوچکتر از یک ایمیل است و می تواند توسط یک وکیل طراحی و ارسال شود. برای انجام این کار مجبور نیستید یک وکیل را استخدام کنید، اما بعضی اوقات وکیل می تواند نتیجه محرومیت از محتوای سرقت شده را تسریع ببخشد.

یک نامه توقف و دست کشیدن به طور خاص مشخص شده و پست های استفاده شده (با پیوندها، خلاصه ها و غیره) را ارجاع می دهد و به طور معمول یک بازه 72 ساعته طی میشود تا مطابقت داده شود. اگر محتوای خود را ثبت کرده اید، می توانید شماره ثبت نام کپی رایت خود را در نامه ذکر کنید. اگر نامه بی اثر بود، می توانید به DMCA بروید.

از قانون کپی رایت هزاره دیجیتال استفاده کنید

خوشبختانه، قوانین از وبلاگ نویسان و محتوای آنها محافظت می کنند. از زمان تقریبا آغاز اینترنت (به صورت دقیق از دهه 1990)، دولت ایالات متحده قانون کپی رایت هزاره دیجیتال یا DMCA را تصویب کرد. این قانون حاوی تمام انواع سرگرم کننده است، و هدف اصلی آن محافظت قانونی و بدون قید و شرط از محتوا است.

با این قاعده، اگر کسی پست وبلاگ شما را بیابد و بدون اجازه در جای دیگری (مانند یوتیوب یا وبسایت دیگری)  در اینترنت قرار بدهد، شما به عنوان صاحب اثر می توانید پلتفرم یا میزبان وب را از طریق اعلان حذف مطلع کنیدتا محتوا حذف شود.

اگر محتوای شما توسط یک اسکرابر محتوا در معرض دزدی بود یا مطمئن نیستید که کدام یک از موارد نقض حقوق نشر در حال رخدادن است، می توانید در Whois جستجو کنید و صاحب و / یا میزبان را پیدا کنید. پس از شناختن پلتفرم یا میزبان که پست های شما در آن قرار دارد خواهید دانست که یک اسکرابر محتوا دزدیده شده است.

می تواند به طور مستقیم با مالک یا میزبان تماس بگیریدیا می توانید ایمیل بزنید. برخی از سایت ها مانند YouTube اقدامات حذف DMCA را دارند. DMCA قائده ای امن را برای “حفاظت کردن” از سیستم عامل ها و خدمات میزبانی فراهم می کند.

تا زمانی که آنها با قوانین خاصی مطابقت داشته باشند (برای مثال، نماینده تعیین شده برای اعلان حذف) مسئولیت میزبانی مطالب نقض شده سلب نخواهند شد.خبر خوب این است که این اطلاعات باید در وب سایت خود عمومی باشد، بنابراین شما خواهید دانست که با چه کسی باید تماس بگیرید.

سیستم عامل های رسانه های اجتماعی و سایر وب سایت ها معمولا علاقه مند به میزبانی محتوای سرقت شده نیستند، بنابراین روند حذف رکورد اغلب موفق بوده است و محتوای تان را به جایی اصلی خود بازمی گردانند (به وبلاگ شما). نتیجه انجام این چهار مرحله سبب می شود برای روزی که پست هایتان بدون اجازه شما به کار برده شده است ، آماده باشید.

توجه: هیچ چیز در این مقاله به عنوان مشاوره ی حقوقی در نظر گرفته نشده است و فقط برای اهداف آموزشی است. شما چی فکر می کنید؟ چه نکاتی به شما در حفظ محتوای وبلاگتان کمک می کند؟ آیا شما تجربه ای موفقیت آمیز از دریافت مطالب از وبلاگتان که دزدیده شده است، دارید. لطفا به اشتراک بگذارید.